خلیلی در مورد ویلا سازی های دماوند چه گفت؟

مبارزه تبعات گوناگونی دارد. این را می شود از صندوق دریافت پیام های صوتی و صندوق پیامک تلفن همراهش فهمید. شاید هم از بغض گلو و اشکی که در چشمانش جمع شده بود. وظیفه و گناه او دوستداری طبیعت و حفاظت از کشاورزی است.مهندس خلیلی مدیر جهاد کشاورزی دماوند دل پری داشت و ما هم فرصت را مغتنم شمردیم.

به گزارش پایگاه خبری تارود دماوند، هفته نامه رهاورد مصاحبه ای با مهندس خلیلی در مورد وضعیت اراضی کشاورزی انجام داده است. مصاحبه ای که برخی از بخش های آن به مزاج نماینده مجلس دماوند خوش نیامد و مشهدی عباسی راجع به بخشی از آن انتقاد کرد(خبر را از اینجا بخوانید). لذا در کنار خبری که از نماینده مجلس نقل کردیم، متن این خبر را نیز از نشریه رهاورد که سابقه طولانی در اخبار شهرستان دماوند دارد تهیه کردیم که عینا در زیر نقل می شود:

مبارزه تبعات گوناگونی دارد . این را می شود از صندوق دریافت پیام های صوتی و صندوق پیامک تلفن همراهش فهمید. شاید هم از بغض گلو و اشکی که در چشمانش جمع شده بود. وظیفه و گناه او دوستداری طبیعت و حفاظت از کشاورزی است. گاهی وقت ها حتی از دوستانی که انتظارش را ندارد مورد شماتت قرار می گیرد و این یک نمونه اش است که ما با خواهش اجازه چاپ گرفتیم:«به آقای خلیلی سلام برسانید و بگویید خیلی دقیق، به وصایای امام عزیز در خصوص یادگاران هشت سال دفاع مقدس عمل نمودید. چون تمامی ویلا های حوزه حفاظتی خود را که بیش از چند هزار می باشد را رفع مشکل نمودید و در پایان چون ویلای احداثی غیر قانونی باقی نمانده بود مجبور شدید فشار بیاورید. حکم قلع وقمع این قشر عزیز، فراموش شده ی مورد سفارش امام راحل را عملیاتی نمائید. مضافا به اینکه چون این هزاران ویلا توسط جن ها یک شبه ساخته شده شما قادر نبودید پیشگیری کنید. به هر حال خدا به شما اجر جزیل خواهد داد. چون وظیفه شناس خوبی هستید و از باب تکلیف این اقدامات را به عمل می آورید»!!!! این پیام بعد از تخریب یک ویلا در منطقه فرستاده شده است. دیگر حساب دلال ها و زمین خواران و تعاونی های مختلف و… جداست. مهندس خلیلی مدیر جهاد کشاورزی دماوند دل پری داشت و ما هم فرصت را مغتنم شمردیم.

منافع شو کی می بره؟

شهرداری ها ، دهیاری ها ، شوراهای روستا و بخش. اگر بگیم بخشداری ها شاید ناراحت هم بشند.

کسی که شهری رو انتخاب کنه برای گذر (مسئولین غیربومی) و یا جایی رو (مسئولیتی) برای منافع بردن(حتی بومی) برای این که چند صباحی باشه خیلی هم دل نمی سوزونه. می تونه یه غیربومی هم دلسوز باشه و یا یک بومی هم خیانت کنه و یا اینکه اینجا رو شهر و خونه خودش بدونه.

دماوند کشور من است. من درجلسه ای دنبال جذب اعتبار خاصی برای حوزه کشاورزی دماوند بودم؛ آن مسئول برگشت گفت آقا ما باید کشوری ببینیم و اعتبار رو تقسیم کنیم. من گفتم دماوند کشور من است.

شهردار، دهیار، شورا برای مقطع مسئولیت خودش می بیند که در همون مقطعِ مدیریتش، مردم بگویند موفق عمل کرده است و فلانی خوب کار کرد یک وجهه ی ظاهری خوب پیدا کندو می آیند بجای مسائل زیربنایی کارهای سطحی انجام می دهند. مثلاً جدول رنگ کنند ولی اگر یه فاضلاب شهری درست کند دیده نمی شود. چون زیرِ زمین است. ولی اثرات این تفکر 50 سال بعد دیده می شود ولی اون جدول اثرش فردا صبح دیده می شه.

مردم انگار فکر می کنند تمام مسائل شهرشون تو جدول رنگ کردنه؟

آقا همش شهر این نیست. اول باید زیرساخت ها درست بشه بعد بیایم به مسائل روبنایی بپردازیم، مثل همین بحران آب.

دقیقاً، به عنوان مثال منطقه دماوند با بحران آب رو به روست؟

چهار سرمنشا آب تاررود ، خسروان، سربندان و سیدآباد داره هرز می رود. پایین دست هیچکس دنبال احداث سد نیست. احداث سد دیده نمی شود. من باید تو شهر جلوی دید مردم کار کنم، سد که معلوم نیست چند سال دیگه جواب بده.

ما اگه شهر را فقط برای پنج سال دیگر بخواهیم همینطوری رفتار کنیم، اگر قراره این شهرستان ده هزار سال دیگه باشه باید اصولی برنامه بریزیم. به خدا اونهایی که بعداً می آیند فحشمون می دهند.

چرا شهرداری ها این طور به جان طبیعت افتادند؟

فکر میکنند تنها راه درآمد حریم فروشی است. درآمد شهر باید از داخل شهر تامین شود. الان شهرداری تو خرمشهر و خوزستان آیا در آمدش از فروش حریمه؟

اصلاً فروش حریم چه دلیلی داره؟

شهرداری ها می آیند چون درآمد ندارند، به ساخت و ساز غیرمجاز بدون نقشه و بدون ضابطه، بدون در نظر گرفتن مسائل اصلی برای این که درآمد روزمره مون رو به دست بیارند حریم بفروشند.

می آیند 90 هکتار از بهترین اراضی کشاورزی شهرستان رو جاده می کشند جاده ای که اصلاً نیازی به اون نیست.

اصلاً نیازی به اون جاده نیست. در جلسه ای که به ریاست، معاون عمرانی استانداری و اعضای مدیران استانی راه و شهرسازی، محیط زیست، جهاد کشاورزی و خود استانداری بود همه اتفاق نظر داشتند که آقا این جاده غیراصولی و غیر استاندارد است.

شهری که یک بلوار دارد مشخصاً چه احتیاجی به جاده دوم دارد؟

نیازی به این جاده ندارد، بلوار بالا کفایت می کند.

به چه قیمت؟

به قیمتی که 90 هکتار از اراضی کشاورزی از بین رفت.

90 هکتار سطح مقطع جاده است؟

نه؛ با اطرافش، با حریمش. می آیند توافق می کنند دو طرف جاده ، که بیایند بنگاه بسازند اصلاً از لحاظ کشاورزی هیچی ، از نظر راه و شهرسازی این قدر غیرفنی بود که بچه های راه گفتند بحث حریم راه رو ما دیگه نمی فهمیم. تحویل شهرداری داد یعنی به خاطر غیراصولی بودنش تحویل شهرداری آبسرد داد. خودش رو خلاص کرد.

اصلاً فنی نیست. مدیر کل راه و شهرسازی آقای واحدی آمد در جلسه گفت این اصلاً توجیه نداره.

شما یک تصویری از پنج سال دیگه ی این بلوار ترسیم کنید؟

دو طرف مغازه؛ می شود جاده ی مرگ. دو طرف بدون رمپ، بدون رعایت حریم. همه می خواهند نگهدارند. اصلاً یک معضل به وجود می آد.

شما برای جلوگیری از این حرکت چه کار کردید؟

ما شکایت کردیم. چیزی حدود شصت و هفت شکایت در اون حریم داریم و حکم تخریب قطعی گرفتیم.

مهندس در اون حوزه ی هومند چه طوریف وضعیتش؛ واقعاً رسماً داره به یک شهرک ویلایی بزرگ تبدیل می شه؟

شهرداری های هر شهری باید طبق ضوابط محدوده خدماتی شهرطرح جامع که مصوب شده و نقشه داره و داخل این اراضی ، شهرداری می تواند جواز صادر کند، حریم در همه جا سه برابر محدوده است. بزرگترین خیانتی که شد آمدند حریم شهرها را موازئیکی کردند . یعنی حریم های شهرهای آبسرد و کیلان و دماوند و آبعلی و رودهن را به هم وصل کردند. یعنی آبسرد به جای سه برابر، حریمش یکباره چهل برابر شد. حرمت اراضی توسط پلیس ساختمان باید حفظ بشه. این حریم موزائیکی شد به این دلیل منتها در عمل چی شد. دیدند چه جایی درست شد برای تاخت و تاز و درآمد. حریم فروشی باب شد به بهانه درآمد شهرداری. ولی پشت این بهانه سودجوئی است.

چرا؟

چون آنجا غیرقانونی ساخته می شود. ضوابطی برای اخذ جواز وجود ندارد. چه چیزی بوجود می آید؟ بی نظمی، ناامنی، ازبین بردن طبیعت، رشد بی مهابا و غیره اصولی.

مشکل فوق توزیع در برق، آب و گاز؟

چه قدر هزینه اضافه می شود یعنی یک فاجعه، یعنی …

تحقیقی هم کار شده در این خصوص؟

بله، استانداری به یک شرکت در راستای درخواستی که شهرداری آبسرد داده بود پیشنهاد داد.

درخواست شهرداری آبسرد چی بود؟

شهرداری آبسرد درخواست داده بود که حریم مثلثی رو (یعنی اراضی مثلثی شکل بین دو بلوار اصلی و بلوار جدید الاحداث) تغیر کاربری بدهد و از اراضی کشاورزی به باغ شهر تبدیل شود.

استانداری چه کرد؟

دادند مطالعه کردند. یک محدوده ای را در یک بازه ی زمانی مشخص فرضاً دو یا سه ماهه زیر نظر گرفتند.کلاً 56 نفر اونجا رفت و آمد کردند که 48 نفر از آنها جز اتباع افغانی بودند. در هفتصد بنا این بررسی صورت پذیرفت.

جداً فقط 56 نفر در هفتصد بنا؟ این اراضی مثلثی چند هکتاره؟

قریب به دو هزار هکتار.

یعنی هیچ استفاده ای نیست از این بناها؟

… دیگه می آیند یک میلیارد با بنا هزینه می کنند. سالی یک بار هم استفاده نمی شود.

مهندس قانوناً چه طوری شبکه توزیع آب می رود، برق می رود؟

طبق ماده ی ،دستگاه خدمات رسان خلاف است که خدمات بدهند. قبل از استعلام از کمیسیون تبصره 1 ماده 1، اما جواز صادر میکنند با استعلام از شهرداری ها و بخشداری ها.

چه طور امکان پذیره؟

وقتی دارند بنا رو احداث می کنند، شهرداری هیچ کاری نمی کند. می گوید برو بساز من چشمم رو بستم. وقتی ساخت، می برند کمیسیون ماده ی 100 جریمه می کنند. دستگاه خدمات رسان هم که استعلام می کند جواب می دهد الان ما صد و پنجاه بنا حکم قطعی تخریب داریم.

در نهایت با این باغ شهر مخالفت شد از طرف استانداری؟

مخالفت شد ولی مخالفت مانع نشد. تخلف شد به صورت گسترده در سید آباد هم ما شاهد این پدیده هستیم.

ما چه قدر کاهش برداشت محصولات داشتیم در همین حوزه فقط؟

کاملاً قابل محاسبه است. ما الان میانگین برداشتمون در واحد هکتار چیزی حدود 35 تن است. فقط در 90 هکتار اراضی اون راه (نه باقی ویلاسازی ها) ضرب بشه، 3150 تن کاهش برداشت فقط امسال داشتیم. حالا این عدد را در قیمت سیب زمینی ضرب بکنید متوجه می شوید فقط امسال چه قدر ضرر کردیم.

می شه گفت کار تموم شده؟

نه، می شه جلوشو گرفت.

اگه طرح هادی هم درست اجرا می شد ، تاثیر داشت؟

اگر همین ویلاها ، همه این اشخاص هم هدایت می شدند داخل بافت روستا روستاهای ما از روستاهای کشور های اروپایی هم زیباتر می شد. بعد بافت روستایی را توسعه می دادند همه چیز اصولی پیش می رفت.

یک رودخانه ای سیدآباد داره، می شه سد احداث کرد. در اراضی بالادست خیلی هم وقف است آمدند وقف و غیروقف را با هم قاطی کردند، تقسیم کردند.

قبل از آقای صفرپور رئیس اداره مسکن و شهرسازی این اراضی را تصرف می کردند، میگفتند: بعداً ما می بریم کمیسیون ماده ی 12 پولش رو بگیریم. این رو یک نوع کار می دونستند. یعنی چه؟! واقعاً بدون طرح جامع، بدون طرح هادی و با چشم پوشی اجازه ساخت و ساز می دادند.

یک بار دوازده شب تا پنج صبح چیزی حدود چهل مورد تخریب شد. بعدش من چیزی حدود چهارصد بار به دستگاههای قضایی و نظارتی مختلف دعوت شدم.

برون رفت؟

این تفکر درآمدزدایی آنی باید در فرهنگ ما رنگ ببازد . ما که تنها اموال پدری داریم می توانیم در آن تولید کنیم. از تولید سود ببری از طرفی می توانی به صد زمین تقسیم کنی، سود ببری باید این تفکر از بین برود.

یه خورده تقصیر شما هم بود؛ کسی تو این چند سال به فکر معاش و گذران زندگی کشاورز نبود. با این وضع قیمت ها کشاورز باید ارتزاق میکرد؟

بود ولی قیمت گذاری مهم است که متاسفانه جهاد تعیین کننده نیست. متولی تولید، جهاد کشاورزی و متولی تنظیم بازار، صنعت معدن تجارت. ما تولید می کنیم او به بهانه حمایت از مصرف کننده وارد می کند، جاذبه اولی بهتر ازدومی بود.

یک بیماریی در اقتصاد داریم ، به نام مرض هلندی؛ کارِ راحت، پول زیاد. این تفکر نسل جدید شده است. این تفکر در دماوند و شمیرانات دیگه بدتر می شود. به عنوان الگو معرفی کرد.

رقم امسال برامون اصلاً مهم نیست. مهم اینه که فاجعه رخ داد.

آره هیچکس هم به فکر نیست.

ما دیگه کجا از این پدیده ها داریم؟

هاشمک، سیدآباد. هاشمک هزار هکتار دیم کاری بوده.

الان سیدآباد به چه صورت است؟

هزار هکتار دیم کاری بود. به دلایل مختلف یکی هم بارندگی کم، دیم کاری رها شد. بعد سودجویان آمدند اراضی رو به ثمن بخس خریدند. بعد آمدند شروع کردند به ویلاسازی. ارزش افزوده زمین بالا رفت.

چرا شما تخریب نکردید؟

مجوز رو باید دستگاه قضایی بده. ما سه هزار و ششصد و چهل شکایت و پرونده آماده شکایت داریم. هنوز همه آن ها منجر به رأی نشده. از طرفی از 10/8/85 حکم تخریب به قانون اضافه شد.

یه خورده رسیدگی دستگاه قضایی کُند نیست؟

مراحل رسیدگی واقعاً کند است. شما ببینید به عنوان مثال در یک مورد از 87 شکایت شده بود ، و در سال نود منجر به رأی شده.

پس مالکِ اراضی کشاورزی هر چی ساختمان ساخته فعلاً شکایت جهاد روی ملکش هست. بالاخره حکمِ تخریب و عوارض سنگین تغییر کاربری هم صادر می شه؟

بله، ببنید در نگاه کلی یک عزم شهرستانی می خواهد، باید همه دست به دست هم بدهند. کسی نگه آقا جو به هم می ریزه و …

جو رو کی می تونه بهم بزنه. یه مشت دلال دیگه نهایتاً؟

آره، ولی ظاهراً فعلاً اونا حرف اول رو می زنند. می گه حرف علی حقه ولی پلو معاویه چرب تره.

رهیافتی بر مصائب و مشکلات خود ساخته ی زیست محیطی به زعم مدیر جهاد کشاورزی دماوند 
برون رفت ، اما و اگرها 
بحران هویت

قديمي ها مي گفتند يك نفر رو ميخواهي بدبخت كني مال واموالشو نقد كن  بده دستش . ضعيف ترين مغازه در دماوند با كمترين درآمد افتخارش اين است كه بهش ميگويند مغازه دار . حاضره شب نان خشك بخوره ولي صبح بره سر كارش. كشاورز هم همينطور است . واقعاً درآمد ضعيف و ناچيزي دارد ولي تمام افتخار و هويتش اين است كه بگويد من كشاورز هستم . اگر ازشون سوال كنيد با افتخار ميگن من كشاورزم. حالا وقتي بياييد شغلش رو ازش بگيريد يعني اگر زمينشو ازش بگيريد ديگه واقعاً اون چكاره است ؟ الان نيمي از بچه هاي ما در روستاهاي دماوند نمي دونند پدرانشون چكاره هستند . و قطعا در آينده خيلي از اين بچه ها هم دست كم دچار سردرگمي مي شوند اگر نگوييم دچار بحران هويت ميشوند. خيلي از جوانها درقديم براي انتخاب شغل به پيشه و حرفه ي پدرانشون در مي آمدند اما الان چي؟ زمين را از كشاورز بگيري قبل از اينكه كشاورزي از بين بره «كشاورز» از بين مي رود. يادم مي آيد رییس سازمان جهاد کشاورزی استان آقاي موسوي مي گفتند آقاي شهرداري رو در فرانسه فقط بخاطر ارائه طرحي كه تنها سيزده درخت در اون طرح قطع ميشد ؛ عزل كردند . توجه داشته باشيد فقط بخاطر ارائه طرح ! اون وقت شهردار؛ اينجا با جرأت نود هكتار اراضي كه از بهترين زمينهاي كشاورزي حتي درسطح كشور محسوب ميشد رو بخاطر يك بلوار كه اصلا ضرورت هم ندارد؛ از بين ميبرد. همه هم دعاشون ميكنند . محبوبيت هم پيدا ميكنند . اصولاً اينجور پديده ها دنياي خيلي خوبي هم دارد… ما چرا فحش ميخوريم و مورد غضب خيلي ها هم هستيم ؟ چون  ميگيم مردم چرا با سرمايه هاي طبيعي و خداداديتون اينطور ميكنيد ؟ مگر ما چقدر زمين با اين ارزش بالاي زيست محيطي داريم…..

یک گام تا نابودی 
كلاً سطح آب سفره هاي زير زميني چيزي در حدود دويست متر بود . طي اين سالها كه هم برداشت غير اصولي داشتيم و هم كاهش بارش نزولات آسماني داشتيم اين منابع به پنجاه متر رسيده است . آمار ها و تحقيقات نشون ميده ساليانه تقريباً 5/2 متر اُفت و كاهش سطح آب منابع زير زميني داريم . اگر كل دشت آبسرد رو يك كاسه در نظر بگيريم در بهترين نقطه يا به عبارتي وسط كاسه كلاَ 50 متر آب مانده . دقت كنيد الان ارتفاع  چاه ها در سربندان و جابان كه انگار لبه هاي اين كاسه محسوب مي شوند به چيزي در حدود سيصد متر رسيده! و باز هم جوابگو نيست و مرتباَ چاه جديد حفر ميشود . حال شما خودتون با يك حساب سرانگشتي  كه ساليانه 5/2 متر كاهش سطح داريم حداكثر ظرف هفت ؛ هشت سال آينده قطعا برداشت آب بسيار بسيار محدود ميشه و ما با بيابان هاي بي آب وگرم وهواي كثيف روبرو مي شویم . خدا به آدم عقل داده ديگه! ما با سرعت زيادي بسمت اين ورطه ي هولناك پيش ميريم.

احداث سد 
ما چاره اي نداريم جزء احداث سد. مطالعاتش هم انجام شده . بايد بر تار رود ؛ دوآب سربندان و سيد آباد و خسروان سد احداث بشه كه در فصول سرد سال هم از هدر رفت آب جلوگيري كنيم وهم سفره هاي زير زميني جان دوباره بگيرند . از طرفي همان چاه سيصد متري كه عرض كردم خشك شده همان ها حكم يك دريچه به مخازن زير زميني رو دارد لذا اگر سد هم نمي زنيم بايد آب جاري رودخانه ها در فصول سرد هدايت بشه به اين چاه ها ؛ تامستقيم آب انتقال پيدا بكند به سفره هاي زير زميني.

نه خودشان ، نه ویلاشان 
براي برون رفت از اين وضع سه گام اصلي واساسي وجود دارد. هنوز خيلي دير نشده اولاَ به هيچ عنوان نبايد وجود غير قانوني اين 3600 ويلا رو بپذيريم. نه خودشون نه ويلاشون ونه  چاه هاي غير مجازشون رو . دوم آبهاي رودخانه اي رو مهار كنيم يا سد احداث كنيم يا انتقال زير زميني بدهيم. و مهمترين كار طرح آمايش سرزميني  شهرستان دماوند است.

طرح جامع 
هدف از طرح آمايش سرزميني چيست؟ بايد يك بار براي هميشه مشخص بشه كجا ميخواهيم شهر داشته باشيم كجا صنعت كجا باغ و كجا كشاورزي؟ . در حقيقت يك برنامه نظام مند و پايدار براي توسعه . ديگه اگر قرار شد جايي باغ داشته باشيم در آن مكان هيچ ساختماني نسازيم . هيچ دولتي هم  نتواند دتعقير بدهد. وهمه هم خودشون رو  متعهد بدونند . چرا دائم از کارگروه های براي ما برنامه مي نويسند چون ما «برنامه» نداريم . وقتي ما برنامه نداريم طبيعيه كه برنامه به ما القا بشه . بايد ما خواسته هامون رو به استان وجاهاي ديگه بفرستيم. از بي برنامه گي ماست كه تعاوني هاي مختلف ميپرند وسط زمين هاي ما زمين رو متري هزار تومان ميخرند يك عمليات تسطيح انجام ميدهند؛ ميفروشند متري صد هزار تومان. در همين وادان زميني چند سال قبل با يك آبگرمكن گازي معاوضه شد. الان آن زمين رو حداقل دويست مليون تومان مي خرند . يعني آبگرمكن دويست مليون تومان؟! خسارت تا چه حد …

منبع: نشریه ره آورد

انتهای پیام/

1 دیدگاه

  1. مدیر جهاد اینقدر تند نرو اگه مردی بیا الان خودت کشاورزی کن هزینه کن رو زمینت بعد با همون پول سیب زمینی که میگیری یه سال زندگی کن! پشت میز نشستی هر ماه حقوقت براهه کیف میکنی خبر از دل کشاورز نداری هی میگی میگیرم میبندم آقاجون!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا