لحظه‌های رؤیایی عروس و داماد؛ سکانس آخر زندگی فیلم‌بردار دماوندی

حادثه‌يي كه جمعه بعدازظهر در باغي در منطقه صالح‌آباد در جاده هاشمك – كيلان در جنوب دماوند روي داده و در آن يك دختر فيلمبردار حين كار در استخركشاورزي افتاده و جان باخته است هنوز نيازمند مرور و واكاوي است. يكي از كساني كه در محل حضور داشته همكار «مريم» است. او نيز فيلمبردار بوده و به همراه مريم و خانم «ر» و آقاي «قاسمی» به اين باغ رفته بود. «مهدي غيبي» درباره اين حادثه و آنچه به چشم ديده بود براي ما توضيح داد. او گفت: خانواده داماد حتي به ما زنگ نزدند تا دلجويي كنند و مرگ همكارمان را تسليت بگويند. او همچنان بهت‌زده از زمان حادثه افزود: وقتي خانم «ر» را بيرون كشيديم به او گفتيم دست مريم را بگير اما او گفت ديگر جان ندارم. مشروح اين گفت‌وگو را بخوانيد.

maryam hasani damavand

چطور شد به باغي كه داماد معرفي كرد رفتيد؟

ساعت 5 يا 6 عصر راه افتاديم برويم سمت باغ آتليه براي فيلمبرداري كه باغ بسته بود. داماد گفت ما يك باغ داريم برويم سمت آنجا كه ما ابتدا گفتيم خير و پيشنهاد داديم يك باغ به اسم باغ «هشت بهشت» هست كه ما آشنا هستيم و برويم آنجا كه با مخالفت داماد روبه‌رو شديم چون مي‌گفت عروس آنجا معذب است و نمي‌شود كه آنجا برويم و باغ خودمان خيال‌مان راحت‌تر است. ما جلوي در باغ رسيديم و داماد بوق زد و ما داخل شديم، ماشين عروس داخل رفت و ما ماشين‌مان را بيرون پارك كرديم. عروس و داماد با دو فيلمبردار خانم ما به داخل باغ رفتند چون عروس معذب بود ما نتوانستيم به داخل برويم و فيلمبردار‌هاي مرد بيرون ايستادند، سرايدار باغ به ما تعارف كرد و ما به داخل اتاق سرايدار رفتيم و دو فيلمبردار خانم و عروس و داماد هم مشغول انجام كارها و فيلمبرداري‌شان بودند.

حادثه چگونه اتفاق افتاد؟

نيم ساعت از اين كارها گذشت و ما داشتيم با سرايدار صحبت مي‌كرديم و متوجه صداي جيغ و داد شديم. اول فكر كرديم كه شايد صدا از خانه بغلي باشد. 10 ثانيه‌يي مكث كرديم بعد از 10 ثانيه به همكارم گفتم من برم ببينم چه خبر است، يك موقع صدا از باغ ما نباشد، من هم جوري رفتم كه ديد به عروس نداشته باشم، به اندازه 20 متر كه جلوتر رفتم ديدم كه داماد رفته وسط خيابان و داد و بيداد مي‌كند و عروس هم بر روي تپه مانندي ايستاده داد مي‌زند. من به همكارم گفتم كه بلند شود كه برويم ببينيم چه اتفاقي افتاده است و به همراه سرايدار به سمت استخر رفتيم. زماني كه نزديك استخر شدم ديدم كه هر دو فيلمبردارمان به داخل آب افتاده‌اند خانم حسني زودتر از خانم «ر» به داخل آب افتاده بودند، ما به داماد گفتيم كه كتت را دربياور تا ما بتوانيم به داخل آب بيندازيم و اين دو را بيرون بكشيم كه داماد اين كار را نكرد و ما شال زن سرايدار را به آب انداختيم ولي چون كوتاه بود به خانم «ر» نرسيد و همكارمان كه بيرون بودند به خانم «ر» كه توانسته بودند خودشان را تا حدودي به روي آب نگه دارند گفتند برگرد و دست خانم حسني را بگير كه خانم «ر» گفتند «ديگر جان ندارم». همكارمان به خانم «ر» گفت پس آرام آرام شنا كن و به جلو بيا و سرايدار و خانمش او را به بيرون كشيدند من هم قايقي پيدا كردم و به همراه همكارم به داخل آب انداختيم و همكارم به داخل قايق رفت و من هم يك شلنگ پيدا كردم و به همكارم دادم ولي خانم حسني را پيدا نكرديم چون خانم حسني به داخل آب فرو رفته بود.

عروس و داماد زماني كه شما براي نجات خانم حسني تلاش مي‌كرديد در محل حادثه بودند؟

داماد و عروس هم چند دقيقه بعد حادثه ايستادند و بعد صحنه را ترك كردند.

چه زماني با آتش‌نشاني و پليس تماس گرفتيد و چه مدت طول كشيد به محل حادثه بيايند؟

ما به آتش‌نشاني و اورژانس و پليس زنگ زديم، پليس 40 دقيقه طول كشيد تا به محل حادثه برسد و آتش‌نشاني هم يك ساعت طول كشيد تا به محل حادثه برسد و زماني كه رسيد دو نفر بودند و از ماشين پياده شدند و استخر را كه از نزديك ديدند گفتند كاري از ما ساخته نيست و رفتند و حتي به اصرار ما براي ماندن‌شان هم توجه نكردند و بعد اورژانس رسيد و به دليل نداشتن امكانات آنها هم كاري انجام ندادند، هلال احمر بعد از گذشت يك ساعت و نيم از وقوع اين حادثه خود را به محل رساندند و باز به دليل نداشتن امكانات نتوانستند كاري انجام دهند.

در اين زمان شما چه كاري انجام داديد؟

من با يكي از دوستانم كه دوره اوليه غواصي را انجام داده بود تماس گرفتم كه ببينم مي‌تواند كاري انجام بدهد كه او هم با دايي‌اش در شيراز تماس گرفت و دايي‌اش با يك غواص در تهران هماهنگ كرده بود ولي غواص گفته بود كه تا آنجا كه بيايد حدود چهار ميليون تومان مي‌گيرد كه در همين حال و احوال هلال احمر يك غواص پيدا كرد و ساعت 1:30 بعد از نيمه شب غواص به محل حادثه رسيد و ساعت 2:30 نيمه شب جنازه خانم حسني را از آب بيرون كشيدند.

داماد در زمان وقوع اين حادثه كمكي به دو همكار شما نكرد؟

خانم «ر» برايم تعريف كردكه خانم حسني گفته مرا بگير كه داخل آب افتادم، خانم «ر» هم دستش را مي‌گيرد كه هر دو با هم به داخل آب مي‌روند، در همين حين خانم «ر» از داماد خواهش مي‌كند كه دست‌شان را بگيرد ولي داماد توجهي نمي‌كند و به سمت عروس مي‌رود و او را از كنار استخر دور مي‌كند.

زماني كه به استخر رسيديد خانم حسني براي نجات خود تلاش مي‌كرد؟

زماني كه ما رسيديم به محل حادثه، دست و پايي نمي‌زد من داد زدم كه خانم حسني دوربين را ول كن و دست و پا بزن كه خانم حسني عكس‌العملي انجام نداد.

عروس و داماد بعد از اين حادثه براي دلجويي با خانواده خانم حسني با شما تماس گرفتند؟

عروس و داماد بعد بلافاصله محل حادثه را ترك كردند و به جشن خود ادامه دادند ولي روز يكشنبه از طرف خانواده عروس و داماد خانمي با همكار ما تماس مي‌گيرد و آدرس خانه خانم حسني را مي‌گيرد تا به ديدن آنها برود كه گويا روز دوشنبه يك خانم و آقايي از طرف خانواده عروس و داماد به ديدارشان رفته است.

زماني كه اين اتفاق افتاده است دوربين روشن بوده و صحنه را فيلمبرداري كرده است، فيلم حادثه را ديديد؟

دوربين كه به طور كامل سوخته و فيلم تا زماني كه خانم حسني به داخل آب افتاده سالم است و همان قسمت به داخل آب افتادن خانم حسني پاره شده و داخل دوربين مانده و دست پليس است.

به نظرتان مي‌شود فيلم پاره شده دوربين را بيرون آورد و به باقي فيلم وصل كرد؟

بعيد مي‌دانم فيلم مانده در دوربين را بشود دوباره بيرون آورد و درست كرد

*لحظه ­های رویایی عروس و داماد؛ سکانس آخر زندگی زن جوان فیلمبردار

یکی از همکاران دیگر خانم  32 ساله‌ غرق شده در روستای هاشمک در حوالی شهر آبسرد بر اثر خفگی اظهار کرد: در شب عروسی زوج جوانی در یکی از باغ‌های روستای هاشمک، دو همکار خانم در حال ثبت عکس و فیلم از لحظات رویایی عروس و داماد بودند.

هادی قاسمی ادامه داد: داماد، فیلم‌برداری و عکس‌برداری در لبه استخر را خواهان و با هشدار مریم حسنی، عکاس و فیلم‌بردار مبنی بر خطرناک بودن استخر مواجه می‌شود؛ اما با این استدلال که برای اقوامشان قبلا در این مکان این لحظات را ثبت کرده‌اید، مرد جوان بر این موضوع اصرار می‌ورزد و دور استخر قدم می‌زنند و عکاس و فیلم‌بردار این لحظات را ثبت می‌کنند.

ارتفاع سیم توری‌های اطراف استخر تنها 80 سانتی‌متر بود

این همکار زن جوان غرق شده با اشاره به اینکه ارتفاع سیم توری‌های اطراف استخر تنها 80 سانتی‌متر بود، خاطرنشان کرد: بر اثر سُرخوردگی، زن فیلم‌بردار به درون استخر افتاد و به سبب پلاستیکی بودن استخر از لبه‌ها به سمت پایین کشیده شد.

قاسمی افزود: در این لحظه، زن عکاس دوربین را کنار می‌گذارد و دست وی را می‌گیرد؛ اما متاسفانه به سبب نگرفتن سیم توری، خود وی هم به درون آب می‌افتد و داماد تا جایی که توان داشت، آن‌ها را نگه می‌دارد.

وی ادامه داد: به سبب معذب نبودن عروس، ما در ابتدای باغ بودیم و بعد از شنیدن صدای فریاد خودمان را در عرض مدت کوتاهی به محل استخر در باغ رساندیم و متاسفانه زن فیلم‌بردار دست همکار خود را رها کرده و با دست دیگر خود دوربین را بالا نگه داشته بود تا به خیال خودش دوربین را نجات دهد.

تلاش‌ها به جایی نرسید

همکار مریم حسنی، زن جوان غرق شده افزود: با توصیه به اینکه زن عکاس شنا کند، وی شنا کرد و به لبه استخر آمد و توانستیم او را بیرون بکشیم؛ اما هنوز فیلم‌بردار در حال دست و پا زدن بود و به توصیه ما مبنی بر شنا کردن یا رها کردن دوربین واکنشی نشان نمی ‏داد.

قاسمی گفت: در این لحظه، توانستیم با قطع کردن شیلنگ قطره‌ای موجود در باغ وسیله‌ای برای نجات فراهم کنیم؛ اما دیگر دیر شده بود و اثری از زن فیلم‏بردار روی آب نبود.

وی ادامه داد: با کمک همدیگر قایقی که در کنار استخر بود، را به درون آب انداختیم و شیلنگ را در داخل استخر چرخاندیم که شاید برایش روزنه امیدی باشد تا با در دست گرفتن آن راهی برای نجات از مرگ پیدا کند؛ اما متاسفانه تلاش ما به نتیجه نرسید.

وی افزود: حتی همسایه‌ها و سرایداران اطراف را نیز خبر کرده بودیم که آن‌ها داخل استخر شنا کردند؛ اما متاسفانه به سبب عمق بالای استخر در حدود 11 متر نتوانستند بعد از تلاش‌های فراوان، وی را پیدا کنند و از زنده یافتن وی ناامید شدیم.

دریافت 4 میلیون تومان از سوی گروه نجات

همکار مریم حسنی، درباره دریافت مبلغ 4 میلیون تومانی گروه نجات تصریح کرد: گروه غواصی از تهران با هماهنگی جمعیت هلال احمر اعزام شدند و اگر قرار بود به صورت شخصی بیایند این مبلغ را دریافت می‌کردند؛ اما چون از سوی جمعیت هلال احمر دماوند آمده بودند تا امروز مبلغی واریز نکرده‌ایم.

قاسمی با اشاره به وضع حضور نیروهای امدادی بعد از اعلام خبر غرق شدن زن جوان گفت: اقدام نخست، تماس با آتش‌نشانی آبسرد و سپس تماس با پلیس 110 بوده که البته ابتدا نیروی انتظامی آبسرد در محل حادثه حضور پیدا کردند و مامور کلانتری برای حضور نیروهای امدادی در محل با آنها تماس برقرار کرد.

وی تصریح کرد: هلال احمر، آتش‌نشانی و اورژانس بدون امکانات لازم غواصی حتی یک چراغ قوه ضدآب در محل حضور پیدا کردند؛ اما در نهایت هلال احمر پمپ آب برای تخلیه استخر آورد و با کمک دیگران این موتور را به راه انداختند.

این شاهد عینی واقعه اظهار داشت: خودروی آتش‏نشانی آبسرد حتی یک پروژکتور برای روشن کردن محوطه نداشت؛ این در صورتی است که پروژکتوری بر روی ساختمان آتش‌نشانی آبسرد با هزینه‏ای هنگفت قرار داده شده‌ است.

قاسمی افزود: سپس غواصان هلال احمر تهران در محل حضور یافتند و مجهز شدند و در نهایت جنازه را از استخر خارج کردند.

وی گفت: نمی‌توان باور کرد برخی دوستان در آن وضع در حال گرفتن عکس یادگاری از همدیگر کنار استخر بودند؛ اما شارژ گوشی‌ها تمام شده بود تا این لحظه‌ها ثبت شود.

*وضعیت حضور نیروهای امدادی بعد از اعلام خبر غرق شدن زن جوان از زبان شاهدان

اقدام اول: 07:33 جمعه 19 اردیبشهت تماس با آتش ­نشانی آبسرد 125

اقدام دوم: 07:45 دو بار تماس مجدد

اقدام سوم: 07:49 تماس با شماره 110

اقدام چهارم: 08:03 چهار بار تماس با 110

حضور اول: نیروی انتظامی آبسرد

اقدام پنجم: تماس مامور کلانتری مبنی بر حضور نیروهای امدادی

حضور دوم: در حدود ساعت 09:00 حضور هلال احمر و آتش‌نشانی و اورژانس بدون امکانات لازم غواصی حتی یک چراغ قوه ضد آب، اما حدود ساعت 11:00 هلال احمر پمپ آب برای تخلیه آب آوردند و با کمک دیگران این موتور را راه انداختند. ماشین آتش نشانی آبسرد حتی یک پروژکتور برای روشن کردن محوطه نداشت، این در صورتی است که پروژکتور روی ساختمان آتش‌نشانی آبسرد با این هزینه هنگفت قرار داده شده‌است.

حضور سوم: حضور سریع غواصان هلال احمر تهران و مجهز شدن تا 02:15 و خروج جنازه در ساعت 3:30

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا