به گزارش تارود به نقل از افکارنیوز، دکتر مسعود پزشکیان، عضو کمیسیون بهداشت مجلس و وزیر اسبق بهداشت در روزنامه آرمان نوشت: روز گذشته دومین همایش پزشکان عمومی برگزار شد.
در این همایش اعلام شد ۷۰ هزار پزشک عمومی در کشور وجود دارد که پزشکان روستایی با ۹ هزار نفر، درمانگران اعتیاد ۵ تا ۶ هزار، شاغلان گرایش پوست و زیبایی ۳ تا ۵ هزار، شاغلان طب کار که هنوز مشخص نیست و شاغلان وزارت بهداشت، تأمین اجتماعی، انتقال خون و مطبهای خصوصی، شاغلان این رشته را تشکیل میدهند. قبلا به پزشکان عمومی توجه نمیشد و زندگی آنان نمیچرخید و این مساله موجب شد که برخی پزشکان از سیستم پزشکی خارج شوند و به کارهایی مانند ترک اعتیاد رو آورند تا جایی که گفته میشود ۱۰هزار پزشک عمومی در حوزه ترک اعتیاد فعالیت دارند.
همچنین با اجرای نظام ارجاع انتظار داشتیم که هفت هزار پزشک عمومی جذب طرح شوند اما تاکنون فقط یکهزار و ۵۰۰ پزشک عمومی برای فعالیت در روستاها و مناطق محروم جذب شدهاند. در طرح تحول سلامت آنگونه که انتظار میرفت عدالت در پرداخت صورت نگرفت و در عمل شاهدیم یک پزشک متخصص ۱۰ برابر یک پزشک عمومی دستمزد میگیرد. از طرفی، مسئولیت رسیدگی به وضعیت فردی که وارد بخش اورژانس شده هم با پزشک عمومی است اما، در عمل شاهد خالیشدن بیمارستانها از پزشکان عمومی هستیم. رفتن به مناطق محروم درصورتی که برای فرد انگیزههای مادی نداشته باشد و نتواند او را راضی کند، نمیتواند بهتنهایی و تنها با اهدافی نظیر عشق به همنوع انجام شود و ما شاهدیم که اکثر پزشکان ترجیح میدهند در مطبهای خود کار کنند.
از سوی دیگر، در جامعه پزشکی بیکار نباید باشد. افرادی که بیکارند یعنی راضی به درآمد ماهی ۵،۶ میلیون نیستند و به درآمدی بیش از حد معمول نیاز دارند. این افراد کمتر به مناطقی که به آنها نیاز هست، میروند و دلیل اصلی آن بیعدالتی در سیستم پرداخت وزارت بهداشت و درمان است. طرح تحول نظام سلامت کشور در نظر داشت نوعی موازنه بین دستمزد این قشر بهوجود بیاورد اما، در عمل این اتفاق نیفتاده است. کسی که میتواند با ۳،۴ سال درس خواندن اضافهتر در بهترین نقطه شهر مطب بزند و مریضهای خود را ویزیت کند، ترجیح میدهد این کار را انجام بدهد یا درنهایت به کارهای حاشیهای نظیر ترکاعتیاد رو بیاورد تا به مناطق دورافتاده برود. انگیزه برای خدمت به مناطق روستایی و دورافتاده درصورتی که این مناطق هم نیاز به سیستم بهداشت و درمان مجهز دارد درصورتی میتواند ایجاد شود که این موازنه بین دستمزدهای پزشکان ایجاد شود و نباید کسی با چند سال درس خواندن به شهر بیاید و درآمدی به اندازه ۲۰ برابر یک پزشک عمومی داشته باشد.
جدای از اینکه پایتخت از نظر مکانهای پزشکی و درمانی اشباع شده و نیاز چندانی به پزشک عمومی ندارد، نقاط دورافتاده و روستایی در کشور ما با فقدان حتی یک مرکز درمانی و پزشک در منطقه خود مواجه هستند و بعضا باید برای درمان به کیلومترها آن طرفتر و شهرهای مجاور بروند. زمانی که این انگیزهها از طریق اصلاح دستمزد در جامعه پزشکی صورت نگیرد این مشکل برطرف نخواهد شد. در کنار عدالت در سیستم پرداخت و هماهنگی در دستمزدها حتی لازم است مزایا و امتیازاتی برای این افراد درنظرگرفته شود تا بتوانند با انگیزههای مضاعف خدمترسانی کنند.
وزارت بهداشت و درمان در اجرای طرح تحول نظام سلامت و پرداخت دستمزدها ناموفق عمل کرد و نتوانست این مشکل را برطرف کند و بیعدالتی دردریافت دستمزد باعث شد دیگر با وجود تخصصهای پردرآمد و پولسازی نظیر جراحی بینی و زیبایی دیگر کمتر پزشکی انگیزه خدمت به همنوع به قیمت رفتن به مناطق دورافتاده داشته باشد و زحمت سفر و دوری از زادگاه را تحمل کند و به مرور اگر این وضعیت ادامه یابد ما شاهد خواهیم بود در آینده هیچ پزشکی داوطلب اعزام به مناطق محروم و گذراندن طرح در آنها نشود درحالی که همانطور که مناطق شهری و برخوردار به پزشک و درمان نیاز دارند، مناطق محروم هم نیازمندند و حتی در این نقاط بهدلیل فقدان بهداشت و فقر غذایی بیماریها بیشتر یا شدیدتر بروز میکند که به حمایتهای بیشتری نیاز دارد.
بنابراین لازم است با ایجاد تعادل در پرداخت دستمزد پزشکان انگیزه بیشتری در آنها ایجاد شود و مناطق محروم هم از نعمت داشتن مراکز درمانی مجهز برخوردار باشند. باید تلاش کنیم دریافتی پزشکان در شهرها، ۵۰ درصد روستاها باشد و باید کمک کنیم ایرادات طرح تحول نظام سلامت برطرف شود.