پاسخ شهردار آبسرد به رئیس جهاد کشاورزی دماوند
نشریه فرهنگی اجتماعی ره آورد در مصاحبه ای با رئیس جهاد کشاورزی دماوند وضعیت تغییر کاربری زمین های آبسرد دماوند رامورد بررسی قرار داده بود.(متن مصاحبه را از اینجا بخوانید). شهرداری آبسرد نیز در جوابیه ای به موضوعات مطرح شده پاسخ داد که عینا در ذیل آورده می شود.

يك گام به جلو؛ توسعه در شهر آبسرد محكوم مي شود!
نشريه ره آورد اين روزها دايه ي مهربان تر از مادر شده است و تيتر اول شماره 522 خود را انهدام در آبسرد گزارده است كه براي همه آبسردي ها جالب بود كه چگونه شده است «ره آورد» براي ما رهاورد دارد و زبان گوياي جهاد كشاورزي شده است؟!جهاد كشاورزي از دوكلمه «جهاد» و «كشاورزي» تشكيل شده است اما متاسفانه از تركيب اين دو كلمه در شهرستان دماوند تنها كشاورز مي ماند و بس..!كه نه حمايت مي شود و نه كسي پاسخش را مي دهد، اگر كمي به گذشته برگرديم بهتر برايتان مشخص مي شود:سال گذشته و همچنين سالهاي قبل سيب زميني كشاورزان بعد از ماهها انبارداري و به فروش نرسيدن آن از سوي دولت و بازار،حاصل دست رنج همين كشاورز آبسردي را دره هاي كوههاي البرز مركزي و لمسار و حتي گندك دماوند به آغوش مي كشيد و در آن روز هيچ مادري نبود تا دلش براي اين بچه ها بسوزد و بپرسد مخارج زندگي روزمره تان را از كجا تامين مي كنيد ،آيا نان شب داريد؟در همان روزها بسياري از آبسردي ها با سيلي صورت شان را سرخ مي كردند و حتي اگر گندم ها را پيش خريد مي كردند يا پولشان را نمي دادند يا اگر مي دادند ماهها بعد به ثمن بخس مي دادند.روزگار گذشت و به مرور زمان با اعتراف مسئولين محترم جهاد كشاورزي آبهاي زيرزميني افت كرد و بعلاوه در اثر وراثت و قانون ارث،اراضي قهراً به خرده مالكي تبديل شد.نوادگان كشاورزان اسبق آبسردي اكنون ميراث دار قطعات كوچكي زمين هستند،از طرفي نيز آب كم،نبود بازار فروش محصول و از سويي ديگر رو به رشد بودن جامعه و توسعه جهان كنوني نوعي عقب ماندگي را در ذهن متبادر مي ساخت كه گويي گروهي قصد استثمار آنها را دارد (كه تو كار مي كن مگو چيست كار).تا به كي شعار توليد مي دهيم و از توليد حمايت نمي كنيم ؟تا به كي با مشقات زياد محصولاتمان را به بازار تهران بفرستيم و سود حاصله را دلالان نوش جان كنند و از مهرباني مادر نيز خبري نباشد؟تا به كي كودكانمان از حسرت داشتن امكانات زندگي سرخورده شوند؟آقاي مدير شما بفرمائيد اگر شما كارمند دولت نبوديد و هرماه حقوقتان را نمي گرفتيد صادقانه بفرمائيد آيا با نبود سرمايه اوليه،آب كافي ،در اختيار قرار ندادن بذر مرغوب با قيمت مناسب از سوي شما مي شود چه محصولي را كاشت كه علاوه بر تامين خرج و مخارج ناشي از كاشت و داشت و برداشت و انبارداري محصول،بتوان امورات زندگي را با آن گذراند؟
شاهد مثال اين است كه مي توانيد وامهاي عقب افتاده بانك هاي كشاورزي و ملي آبسرد را در سنوات قبل بررسي كنيد و ببينيد كه مردم با چه فلاكتي امورات خود را مي گذراندند.شما كه حساب و كتابتان خوب است و مي فرمائيد مسير جاده هومند 3150 تن محصول سيب زميني مي دهد بفرمائيد ما بدانيم اراضي جواد آباد (در مسير جاده هومند)كه اصلاً فاقد هرگونه آب كشاورزي است چگونه محصول مي دهد؟دوم: آيا قبلاً بخشي از اين 90 هكتار(البته به قول شما) خيابان نبوده است؟(البته بايد گفت كه شما به اشتباه 11 هكتار را 90 هكتار محاسبه مي كنيد و همين محاسبات است كه كشاورز هرچقدر محصول مي فروشد به محاسبه شما نمي رسد) كه به دليل نزديك بودن مسافت، اكثر ماشينهاي عبوري از اين مسير با عرض گذر كم تردد مي كردند و همين مسير شهرهاي پايين دست تا ايوانكي را پوشش مي داد.پاسخ دهيد آقاي مدير؛آيا شما بفكر جان كشاورزانتان بوديد اينقدر كه به فكر زمين هستيد؟آيا بفكر زارع بوديد؟جواب شما اين است:خير،نبودم!راستي شما اظهار نظر فرموديد كه اين مسير استاندارد جهاد كشاورزي را ندارد، اما هرچه فكر كرديم متوجه نشديم كه منظورتان چه استانداردي است؟گمان مي كنيم منظور شما استاندارد مسير نهر كشاورزي باشد(كه متاسفانه بايد توسط جهاد كشاورزي لوله كشي مي شد تا كشاورز براي رساندن به زمين خود اينقدر دچار مشكل و به هدر رفتن آب نشود)كه اگر قوانين را مطالعه فرمائيد اطلاع مي يابيد كه تعيين استاندارد راه بر عهده اداره محترم راه است و چون شهرداري آبسرد با نظارت كارشناسان محترم اداره راه مشغول افتتاح پروژه است اين اداره راه است كه مي بايست استانداردها را كنترل نمايند و نه اينكه طبق فرمايش شما اداره راه از سر خود باز كند! البته مسئوليت راههاي بين مزارع برعهده جهادكشاورزي است،در اين رابطه شما چه كرده ايد؟؟آيا حداقل يك راه بين مزارع را درست كرده ايد؟؟متاسفانه جواب اين سوال هم منفي است.
البته خاطرمباركتان هست كه چگونه در سنوات گذشته چندين نفر از شهروندان عزيزمان در اين مسير جان خود را از دست دادند،عزيزاني كه حاصل عمر همين پدرو مادران كشاورز بودند.اما مطلب ديگري كه شما در گفتگويتان مطرح نموديد از قبيل آشنا بودن با بحران كم آبي!اين سوال از حضورتان بايد پرسيده شود كه آيا براي حل اين مشكل اقدامي كرده ايد؟براي انتقال و تخصيص آب از سرچشمه هاي تاررود به دشت هومند آبسرد كه يك طرح كاملاً كارشناسي و مورد تاييد اهل فن مي باشد و حتي براي آن پيمانكار هم تعيين و لوله نيز خريداري شد و نماينده وقت شهرستان هم اقداماتي را انجام دادند كه بعضي از دوستان از اين اقدام ممانعت كردند.شما چه كرديد كه اينقدر ابراز نگراني ميكنيد؟
و اما جهت دادن خبرنگار ره آورد در چگونگي طرح سوال كه خيلي هدفمند مانع مي شد مخاطب از حوزه آبسرد خارج شود و به سيدآباد يا گوشواره هاي دماوند بپردازد. شما از توسعه شهرنشيني غافل مانده ايد.شما به جاي پرداختن به اصل كارتان كه ترغيب كشاورزان به توليد بيشتر و حمايت از توليد كشاورز است به خرده مالكيني پرداخته ايد كه قهراً مجبور به فروش زمين شده اند و تغيير شغل داده اند.
راستي آقاي مدير بفرمائيد چه كسي برنامه ندادكه تعاوني هاي مختلف را انداختيد وسط زمين ما؟اين وظيفه كدام ارگان است آيا غير اين است كه اين بي برنامگي برعهده جهاد كشاورزي است؟چرا در ماه گذشته كه دولت خريد تضميني سيب زميني را 300 تومان اعلام كرد شما سكوت كرديد؟مگر نميدانستيد كه كشاورز هركيلو 1000تومان فقط بذر سيب اصلاح شده خريده است،پول كارگر روزانه 60 هزار تومان داده است و به دليل كمبود آب مجبور به اجاره آب هفتگي از مالكين ديگر شده اند حتماً شما از منطقه خودتان مطلع نبوديد كه گزارش نداده ايد و مشكلات كشاورزي منطقه تحت مديريتتان را به گوش مسئولين فرادستي طبق وظايفتان نرسانديد و بيشتر وقتتان را صرف كارهاي حاشيه اي كرده ايد و آنجا كه وظيفه شما اين است كه تمام توان و توجه خود را به مشكلات و رفع موانع سر راه كشاورزان بپردازيد 90درصد توان خود را در جهت انهدام زندگي اين كشاورزان متوجه ساخته ايد.حالا محاسبه كنيد و ضرب و جمع بزنيد.آنجا كه بايد در ميدان دفاع از كشاورز باشيد كجائيد؟آنجائيكه مي بايست بيمه محصولات كشاورزي را تكميل مي كرديد بفرمائيد چه اقدامي كرديد؟پس بياييد درست فكركنيد وكم كاري هاي خودتان را قبول كنيد.چرا كشاورز به قول شما اراضي وادان را با آبگرمكن عوض مي كند؟آيا اينكار بجز از روي نياز است؟و يا بجز حمايت نكردن و عدم خريد محصولاتش است؟چرا يكطرفه به قضاوت نشسته ايد و با متهم كردن مسئولين شهري آبسرد پرده بركم كاري هاي خود مي كشيد؟اصلاً هيچوقت از خود پرسيده ايد كه چرا ساخت و ساز؟پس جوابش را هم بدانيد:چون كفايت برنامه ريزي كشاورزي نداشتيد كه كشاورزان زحمت كش را مجبور به فروش زمين ها كرديد.و حالا مردمان آبسرد مات و مبهوت مانده اند و از خود مي پرسند كه چه چيزي پشت پرده است كه يك مسئول كم كار در حوزه گسترش فرهنگ كشاورزي اينچنين جسارت توهين پيدا كرده است؟
مورد ديگر اينكه چه كسي بزرگترين خيانت را كرد و حريم شهرها را به هم متصل كرد و طرح موزائيكي را اجرا كرد و به شهرداريها ابلاغ كرد؟ خود جواب را مي دانيد ،چرا مسئولين ابلاغ اين طرح را خيانتكار قلمداد كرده ايد كه از لحاظ قانوني به مقام مافوق خود كه اين طرح را امضا كرده است نيز توهين كرده ايد كه اميدوارم مسئولين فوق مسئله را رسيدگي نمايند.
و اما رهاورد جديدِ هفته نامه ره آورد!چند نكته بي ادبانه نوشته بوديد كه پاسخ آن را لازم مي دانيم اما محترمانه.شما مقاله اي را با كنايه به آبسرد در نشريه تان درج نموده ايد كه در آن مي گوييد مركز روسپي گري دنيا كجاست آيا شما اصلاً فرهنگ ها را مي شناسيد كه فرهنگ يك كشور بيگانه را با فرهنگ اسلامي يك شهر شهيد پرور مقايسه مي كنيد؟به هيچ وجه بكاربردن و مصداق قراردادن اين لغت براي اهالي محترم و شهيد پروري كه خانواده 54 شهيد گرانقدر را در خود دارد صحيح نيست.آيا هركشاورزي كه زمين خود را فروخت در هر نقطه كه مي خواهد باشد،بايد….؟!يا خداي نخواسته مثلاً يك زنبوردار به هردليل زنبورهايش را بفروشد بايد…؟!پناه بر خدا!
چرا خبرنگار شما از باغدار خسرواني در خصوص باغات آبسرد سوال مي كند كه باغدار محترم نيز بدون توجه باكنايه آبسردي ها را حرام خوار معرفي مي كند و گويا فقط آن كشاورز است كه نان حلال مي خورد؟كه البته نحوه پرسش خبرنگارتان در پاسخ آن مرد ساده بي تاثير نبوده است.آقايي كه با پول حلال 6 هكتار زمين در تملك دارد؟!
ما كه متوجه نشديم بالاخره آقاي مدير بعد از 50 سال فهميد(تيتر صفحه 6 شماره 522 نشريه ره آورد)يا بعد از 56 سال؟؟(تيتر صفحه اول،سمت چپ)كه از مطالبي كه ارائه دادند مشخص بود هنوز هم متوجه نشده اند.البته آقاي مدير!خيلي بهتر مي شود اگر در بحث هاي كارشناسي خود از بعضي شخصيت ها استفاده ابزاري نكنيد.اما در مورد اهميت راه و آينده نگري در اين امرمهم احتمالاً ايشان 50 يا 56 سال ديگر به اهميت آن پي برده و مي فهمند كه نه تنها دوبلوار براي يك شهر زياد نيست بلكه بايد براي اين آينده نگري به مسئولين شهري حداقل خسته نباشيد گفت.
و در پايان اميدواريم كه همه مسئولين به وظايف ذاتي مجموعه مديريتي خود آگاهي لازم را داشته باشند كه درادامه مجبور نشوند نقص مديريتي خود را بااتهام هاي واهي به شهروندان محترم يك شهر و مسئولين ديگر توجيه نمايند.
باآرزوي توفيق روزافزون براي تمامي مسئولين دلسوز نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران