قصاص، مجازات مردی که به‌علت مسائل مالی همسر صیغه‌ایش را خفه کرد و از کوه‌های آبعلی پایین انداخت

مرد جوانی که همسر صیغه‌ایش را از کوه‌های آبعلی به پایین انداخته بود با حکم قضات دادگاه کیفری یک استان تهران به قصاص محکوم شد.

به گزارش پایگاه خبری تارود به نقل از روزنامه ایران، آبانماه سال ۱۳۹۸ زن جوانی به پلیس آگاهی شهرستان دماوند رفت و مدعی شد خواهر ۳۰ ساله‌اش ناپدید شده است.

وی در تشریح ماجرا گفت: ما چهار خواهر اهل یکی از شهرستان‌های خراسان شمالی هستیم که پدر و مادرمان را چند سال قبل از دست دادیم. خواهر کوچکم به نام مرجان مدتی قبل با مردی آشنا شد که همسرش را طلاق داده بود و یک فرزند کوچک هم داشت. مرد جوان او را به عقد موقت خودش در آورد و با هم به خانه‌ای حوالی رودهن آمدند تا اینکه متوجه شدیم آنها با هم اختلاف دارند. خواهرم می‌گفت شوهرش مرد خسیسی است و به او پول نمی‌دهد. بعد از مدتی هم از او شکایت کرد و حتی حکم جلبش را گرفت.

اما در همین گیر و دار خواهرم ناپدید شد حالا ما به شوهرش ظنین هستیم اما او می‌گوید از خواهرم خبر ندارد.

پس از این شکایت، بررسی‌ها آغاز شد و مأموران به سراغ شوهر مرجان رفتند اما او مدعی شد از زن جوان خبری ندارد.

با این حال مأموران در بررسی‌های میدانی دریافتند آخرین بار مرد جوان همسرش را سوار خودرو کرده و رفته است.

بنابراین وقتی مدارک علیه او تکمیل و بازداشت شد به قتل اعتراف کرد و گفت: من قبلاً ازدواج کرده و صاحب یک فرزند بودم؛ اما چون با همسرم تفاهم نداشتم از او جدا شدم.

بعد از مدتی از طریق یک دعانویس با مرجان آشنا شدم به من گفتند او زنی تنهاست و قصد ازدواج دارد؛ من هم او را دیدم و از او خوشم آمد و بعد با هم ازدواج کردیم؛ اما پس از مدتی فهمیدم او و خانواده‌اش فقط دنبال پول هستند.

هرچند وقت یک بار به بهانه‌های مختلف از من پول میلیونی می‌گرفتند که همین موضوع باعث اختلاف بین ما شد و وقتی دیگر به او پول ندادم از من شکایت کرد و حکم جلبم را گرفت؛ من نیز خیلی عصبانی شدم و آخرین بار سوار خودرو شدیم تا با هم صحبت کنیم اما بین راه با هم درگیر شدیم و من او را خفه کردم و سپس جسدش را به حوالی آبعلی بردم و از کوه به پایین انداختم و برگشتم.

در ادامه مرد جوان بازداشت شد و به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: روز حادثه در خودرو نشسته بودیم که دعوایمان شد و من او را خفه کردم و جسدش را هم از ارتفاعات آبعلی پایین انداختم.

پس از کشف جسد مقتول با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در جلسه چهارم دادگاه خواهر مقتول به عنوان اولیای دم درخواست قصاص کردند.

بعد از آن متهم ۳۵ ساله به جایگاه رفت و با رد اتهام قتل گفت: همسرم و خانواده‌اش دنبال پول من بودند به همین خاطر هرچند وقت یکبار به بهانه خرجی و نفقه از من پول می‌گرفتند.

آخرین بار در خانه تنها بودم که همسرم مقابل در آمد؛ اما به خاطر اختلاف‌هایی که با هم داشتیم در را باز نکردم؛ چون حال روحی خوبی نداشتم ماشین دوستم را قرض گرفتم تا کمی بگردم و حال و هوایم عوض شود؛ صبح روز بعد هم ماشین را به دوستم برگرداندم؛ من اصلاً همسرم را ندیدم و از نحوه کشته شدن او اطلاعی ندارم.

قاضی گفت: چند شاهد تأیید کرده‌اند که مقتول آخرین بار در ماشین کنار شما دیده شده.

متهم جواب داد: شاهدان خواهرزاده‌های همسرم هستند و من شهادت شان را قبول ندارم.

در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده مرد جوان را به قصاص محکوم کردند.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا