پیشینه تاریخی گردنه امامزاده هاشم (ع) یا بژم موشا
پیشینه تاریخی گردنه امامزاده هاشم (ع) یا بژم موشا و اثباتپذیری تعلق آستان مقدس امامزاده هاشم به شهرستان دماوند را در این مقاله میخوانید.
موقعیت جغرافیایی گردنه ی امامزاده هاشم (ع)
گردنه ی امامزاده هاشم (ع) در بلندترین نقطه ی کوه موشا، در ضلع شمال غربی 7 کیلومتری شهر دماوند، بخش رودهن در دهستان آبعلی در جاده هراز در ارتفاع 2750 متری از سطح دریا مشرف به شهر دماوند و مشا، در 60 کیلومتری استان تهران واقع شده است. این گردنه مابین مشا و پلور در موقعیت کیلومتر 60 جاده هراز بر سر راه تهران به آمل واقع شده و مرز استان تهران به مازندران محسوب شده و این دو استان را از یکدیگر جدا می سازد.
تنها اثر تاریخی در این گردنه بقعه ی تاریخی معروف به امامزاده هاشم (ع) و یک کاروانسرا از دوره صفویه است که در فهرست آثار تاریخی به شماره 617 در تاریخ 23/12/1345 جزو آثار تاریخی شهرستان دماوند، استان تهران به ثبت ملی رسیده است.
وجه تسمیه ی گردنه ی امامزاده هاشم (ع)
گردنه ی امامزاده هاشم (ع) در گذشته به نامهای «بژم موشا»، «پژم موشا»، «کله ی موشا»، «کتل امامزاده هاشم (ع)» معروف و مشهور بوده است. واژه ی «بژ» یا «پژ» در فرهنگ های لغت واژه ای قدیمی و به معنی «گردنه»، «کتل» و یا «سرکوه» است و «موشا» یا «مشا» از روستاهای دماوند محسوب می شود. اکنون نیز به همین اسم در نزدیکی گردنه واقع شده است.
کوه و ارتفاعات اطراف موشا به نام «کوه موشا» معروف بوده است. مکانی که اکنون به نام گردنه ی امامزاده هاشم (ع) معروف شده در گذشته ای به چندان دور نام کوه موشا را به گردنه داده است. به همین علت بالاترین نقطه ی این کوه یا گردنه ی این کوه بنام کوه معروف شده بود. نوشته ی ظهیرالدین مرعشی شاهدی بر حجت این موضوع است. ظهیرالدین مرعشی در کتاب تاریخ طبرستان و رویان و مازندران نوشته است:« میرزا عبدالعظیم پسر سید زین العابدین مکتوبی از منشات طبع وقاد خود نزد امیر سلیمانشاه بن داود که از امرای بزرگ صاحبقران اعظم بود و ولایت ری و قومش و دماوند در تحت ایالت او بوده است بنوشت و آن مکتوب آن است که نوشته می شود:»… خاصه کسی را که هیچ موسم، سیماهنگام، سرماروی، از راه پلور و «کوه موشا» جز به دشواری میسر نیست.» و اعتماد السلطنه که از نویسندگان بسیار چیره دست دوره قاجار است نوشته است:»کوه مشا گردنه ای است که مشهور به گردنه ی امامزاده هاشم است.» و نیز در کتاب تاریخ گیلان و دیلمستان در این باره آمده است: «آنجا قله های رفیعه است مثل «بژم موشا» که خنکی آن موضع مشهور است.»
نام دیگر این گردنه «کله ی موشا» تنها در یک نسخه خطی که مربوط به امامزاده هاست و توسط محقق ارجمند جناب آقای آقایی در اختیار نگارنده قرار گرفته آمده است:« هاشم (ع) جراحت و زخم زیادی دیده بود. وقتی که به کله ی موشا رسید شهید شد.»
واژه «کله» به معنی «سر» و به معنای مجازی همان «نقطه ی بلند» یا «گردنه»است. پس «کله ی موشا» همان «گردنه موشا» را می دهد. به نظر می رسد «کله ی مشا» محاوره ای و عامیانه تر نسبت به نامهای دیگر است. در هرصورت در این موضوع که مکان امامزاده هاشم (ع) که در گذشته بنامهای بژم موشا، پژم موشا، کله ی موشا، گردنه ی موشا معروف بوده و نام خود را از روستای موشا دماوند گرفته. شک و تردیدی نیست و اینکه قله های آنجا نام خود را از روستای نزدیک خود گرفته و بنام کوه موشا معروف بوده و سپس گردنه ی عبور و مرور بنام کوه یعنی بژم موشا یا پژم موشا یا کله ی موشا مشهور شده و پس از اینکه بقعه ی امامزاده هاشم (ع) در آن مکان ساخته شد رفته رفته بنام امامزاده شهرت پیدا کرد.
مقبره ی امامزاده هاشم (ع)
بقعه ی امامزاده هاشم (ع) مقبره ای دارد که به نام امامزاده هاشم (ع) معروف است. این مقبره را متعلق به هاشم (ع) از نوادگان امام حسن مجتبی (ع) می دانند. هاشم بن حسن بن یحیی بن حسین بن طباطبا بن ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم بن حسن مثنی بن حسن مجتبی بن علی ابن ابیطالب (ع). در منابع آمده است که حسن بن یحیی چهارده فرزند به نام های محمد، احمد، محمود، یعقوب، یونس، یونی، حارث، هادي، هاشم، طیب، جمشید، مرتضی، مصطفی و ابوتراب داشتند.
این فرزندان در زمان عبدالملک بن مروان از بغداد رو به سوی ایران نهادند و در راه رسیدن به مرو و به قصد پیوستن به حضرت علی بن موسی الرضا (ع) بعضی از ایشان به سوی ورامین و بعضی به کوهپایه دماوند رفتند. سه تن از ایشان به نامهای حارث و هادی و هاشم (ع) از دماوند گذشتند و به روستای موشا رسیدند. دو تن از آنان به نام های حارث و هادی (ع) توسط دشمنان در روستای موشا شهید شدند و در موشا دفن شدند و اکنون بقعه ی زیارتی بنام «دوبرار» در روستای موشا بیانگر همین موضوع است. اما هاشم (ع) که جراحت و زخم زیادی دیده بودند از دست دشمنان فرار کرده، وقتی که به گردنه ی موشا رسید از شدت جراحت شهید شدند و در همان گردنه ایشان را دفن کردند. اکنون مقبره ی ایشان که با هشت نسل نسب شان به امام حسن مجتبی (ع) می رسد، زیارتگاه بسیاری از مشتاقان آن حضرت است.
روایت است که امامزاده هاشم (ع) وقتی که جراحت دیده بودند به گردنه ی موشا می رسند، جایی در کنار چشمه که زانو زده بودند تا از آب آن بنوشند به «گردزانو» معروف شده بود و هر ساله در گذشته های نه چندان دور مردم دماوند و موشا با مراسم سینه زنی و عزاداری تا آن مکان رفته و مراسمی برگزار می کردند.
پیشینیه ی تاریخی گردنه ی امامزاده هاشم (ع)
قدیمی ترین نوشته درباره ی گردنه ی امامزاده هاشم (ع) در کتاب تاریخ گیلان و دیلمستان در جایی که به ذکر حوادث سالهای 61-860 هجری می پردازد به نام این گردنه اشاره کرده و نوشته است:«روز چهارشنبه نوزدهم رجب در تاریخ مذکور بعد از نماز عصر زیدیه از ترتیه رستاق به تعجیل دوانیده آمد، چنانکه چون نماز شام بود به ولایت نمارستاق اتفاق افتاد. چون اسبان جو بخوردند، چنان قدغن رفت که چون صبح صادق طلوع کرد، به پای قلعه لوند به باغی پنهان شده، اسبان را علف داده، چندان توقف رفت که نماز شام شد. به سبب آن که لشکر را روز مردم لارجان ببینند و به ملک کاوس خبر نرسانند.
چون شب درآمد و هوا به غایت خنک بود و اواسط قوس شده بود و آنجا قله های رفیعه است مثل «بژم موشا» که خنکی آن موضع مشهور است. از آن باغ لوندر سوار شده، به قریه پلور به خانقاهی که آنجاست زمانی مکث رفت، چندان که دست و پای مردم که خنک شده بود و نزدیک بود که از کار بیفتد در خانقاه به آتش گرم کردند و از آنجا روان گشته از راه «بژم موشا» دوانیده آمد چون صبح برآمد از آن موضع مخوف پربرف بعون الله به سلامت گذشته شد و بر ملک کاوس دوانیده آمد.» و نیز در کتاب تاریخ طبرستان و رویان و مازندران آمده است:«… از راه پلور و «کوه موشا» جز به دشواری میسر نیست…».
و در دوره قاجار نیز در منابع تاریخی و سفرنامه ها به جهت اینکه بلندترین نقطه و مرتفع ترین گردنه ی ورود به منطقه ی دماوند بوده از آن یاد کرده اند.
اعتمادالسلطنه در کتاب «فی التدوین جبال الشروین» در جایی که از محدوده خاک رویان صحبت می کند می نویسد: بنابراین خاک رویان از مغرب به رودخانه ی چالوس و کرج رود و از مشرق به رودخانه هراز و «بژم موشا» و حدود دماوند و از جنوب به کوه های توچال که در شمال ری قدیم است و از شمال به حاشیه دریا محدود می شود. و در کتاب رسائل اعتماد السلطنه آورده است:« کوه مشا گردنه ای است که مشهور به گردنه ی امامزاده هاشم است و مشرف است به چمن مشا که الحال به چمن مشا معروف است و جزء خاک دماوند است.»
به نظر نیازی به توضیح نباشد که در هر سه منبع تاریخی فوق ذکر نام کوه موشا برای ارتفاعات امامزاده هاشم مسجل است و براساس نام کوه موشا گردنه ی ارتفاعات موشا به همین نام یعنی «بژم موشا» معروف شده بود. بنابراین این نکته را باید اذعان کرد که بدون شک جزء محدوده خاک دماوند محسوب می شود نمونه ی دیگر در این باره ناصرالدین شاه در سفرنامه ی خود به مازندران می نویسد:« حکیم الممالک که از طهران آمده بود، بالای گردنه به حضور رسید و نزدیکی امامزاده هاشم (ع) «حاجی میرزایحیی» حاکم دماوند دیده شد.»
آنچه که مسلم است این موضوع است که نام گردنه ی امامزاده هاشم (ع) از دوره قاجار به بعد کم کم شهرت بیشتری پیدا کرد و این موضوع در سفرنامه ها به چشم می خورد. در کتاب رسائل اعتماد السلطنه در جایی دیگر آمده است: «پلور محدود است از سمت جنوب به دره ای که راه گردنه امامزاده هاشم (ع) است.»
شاهد دیگری درباره گردنه ی امامزاده هاشم (ع) نوشته دیگری از اعتماد السلطنه است که می نویسد:« در اصل قله گردنه مقبره امامزاده هاشم (ع) است و یک کاروانسرای کوچکی در قدیم از سنگ ساخته بودند که همان طور حالا برقرار است از آنجا چشمه لار که از دهات دماوند و متعلق به اولاد احمدخان نوائی است.»
در جلد سوم کتاب مرات البلدان دره ی جیرنگ و گردنه ی امامزاده هاشم (ع) جزو قلمرو حکومت دماوند یاد شده است. هینریش بروگش که در سال 1861 میلادی در 139 سال به دماوند سفر کرده بود از گردنه امامزاده هاشم (ع) عبور کرده و نوشته است:«پس از طی راه سر بالا و با شیب زیاد و گذشتن از یک گردنه به امامزاده هاشم (ع) که مرتفع ترین نقاط این منطقه به شمار می رود رسیدیم. از ارتفاعات به طرف دشت پایین آمدیم. پس از چند ساعتی راه پیمایی و گذشتن از چند ارتفاع دیگر بالاخره شهر دماوند را که در میان انبوه درختان سرسبز محصور شده بود مقابل خود یافتیم.»
کلودآنه فرانسوی که در سال 1269 شمسی، 84 سال پیش به دماوند سفر کرده بود در کتاب خود در وصف این گردنه می نویسد:«در قله ی کوه نمازخانه کوچکی است یعنی امامزاده ای دیده می شود که خود نشانه ی مرتفع ترین نقطه ی گردنه است و نزدیک به سه هزار متر ارتفاع دارد. آهسته و به زحمت از سینه ی تپه بالا می رویم… شهر دماوند را می بینیم که زیرپایمان در اعماق دره خود را جمع و جور کرده است. با مساجد فیروزکوه فامش با دار و درختش شهر دماوند را که خانه هایش میان درختان پنهانند و گرداگردش دره ها و مزارعی که به رنگ خاکستری لطیف است به تماشا می نشینیم.»
اعتماد السلطنه در روزنامه خاطرات اش در جایی دیگر درباره گردنه امامزاده هاشم نوشته است:«امروز کتل امامزاده هاشم (ع) را که از راههای سخت دنیا است باید طی کرد چون در اطاق منزل داشتم. صبح بسیار زود بنه را فرستادم. تعارف مختصری به صاخب خانه دادیم، اردو آمدم. شاه سوار شدند. همه جا راندند با کمال تعجیل تا پای گردنه رسیدند. از این جا به بعد راه بسیار بد و مشکل است. برف که دیروز و دیشب باریده بود، یخ بسته بود. پای ها قدرت حرکت نداشتند. بعضی جاده که یک پارچه یخ شده بود مجبور به این شدند که نمد اسب ها را فرش بکنند و اسب ها و قاطرها را از روی نمد عبور دهند. به قدری راه بد بود که شاه نیم فرسخ پیاده تشریف آوردند. تقریبا دو فرسخ که از رینه دور شدم در حوالی پلور که در تابستان مکرر در رکاب همایون ما هم عقب آنها را گرفته از «گردنه هاشم (ع)» بالا رفتیم.
اگرچه این «گردنه» چندان بلند نیست و این راه که ساخته شده در حقیقت این «گردنه» را از اغلب شوارع عامه ایران سهل المسلک تر کرده اما در فصل زمستان گاهی چنان بوران می شود که مکرر چندین نفر آدم و چند مال تلف شده. در اصل قله «گردنه» مقبره مقبره امامزاده هاشم (ع) است و یک کاروانسرای کوچکی در قدیم از سنگ ساخته بودند که همان طور حالا برقرار است پایین گردنه چمن و جلگه موشا است. از آنجا چشمه لار که از دهات دماوند و متعلق به اولاد احمدخان نوائی است.»
ژاک دومورگان در طی تحقیقات خود درباره دماوند نوشته است:« نقش مهمی را که دماوند در تاریخ ایران ایفا کرده است می دانیم …. در پای دماوند بخش باریک ولی ثروتمندی هست که در قسمت علیای آن، دهکده رینه و در قسمت سفلای آن دهکده وهنه جای دارد. ناحیه وهنه – رینه بر دره لار، میان گردنه امامزاده هاشم (ع) و گردنه های بند بریده واقع است. این ناحیه به خودی خود واحد جغرافیایی حاصلخیزی است کوههای سترگی مانند دماوند آن را فراگرفته اند و قله دماوند از جانب باختر مشرف بر آن است….».
در گزارش سفرنامه های تاریخی فوق دقت شود متوجه می شویم که گردنه ی امامزاده هاشم (ع) به جهت اینکه در حوزه جغرافیایی دماوند قرار دارد، در هر کجا که از گردنه امامزاده هاشم (ع) یاد می شود پس از آن نام دماوند هم دیده می شود. ماساجی اینووه یکی از سفرنامه نویسان در هنگام عبور از گردنه امامزاده هاشم (ع) نوشته است:«از رینه که 28 ورست راه آمدم. و بر روی هم 121 ورست راه کوهستان را سواره در دو روز و نیم پیمودم، به خط الراس این رشته کوههها رسیدم. در همه این مسیر، راه سد بالا بود و از اینجا می توانید بلندی این رشته کوهها را تصور کنید. بالای این قله امامزاده یا زیارتگاهی بود و در پای این زیارتگاه چایخانه ای. اینجا پیاده شدم و کمی آسودم.»
ه.ل رابینو که در سال های 1288 و 1289 شمسی، 90 سال پیش برای تحقیق به مازندران سفر کرده بود، پس از جمع آوری اطلاعات و استفاده از کتاب های مرجع، کتابی به نام «مازندران و استرآباد» تالیف نموده است. در این کتاب در بخش مربوط به آمل و روستاهای آن از لاریجان و تمامی دهات آن را ذکر می کند، اما نامی از مکان امامزاده هاشم (ع) نمی برد. گذشته از سفرنامه ها و منابع تاریخی در دایره المعارف های فارسی به عنوان نمونه در دایره المعارف معروف غلامحسین مصاحب که در سال 1345 شمسی چاپ شده در معرفی شهرستان دماوند گردنه ی امامزاده هاشم (ع) جزو دماوند معرفی شده است.
در سازمان اسناد ملی ایران، نقشه ای بدون تاریخ در آرشیو نقشه وجود دارد. در این نقشه گردنه ی امامزاده هاشم (ع) در محدوده دماوند ثبت شده است.
سازمان میراث فرهنگی در آرشیو مرکز اسناد، بنای تاریخی امامزاده هاشم (ع) و کاروانسرای آن را با شماره 617 در تاریخ 23/12/1345 جزو آثار تاریخی شهرستان دماوند از استان تهران به ثبت ملی رسانده است.
در دفتر اسناد و مدارک سازمان حج و اوقاف و امور خیریه، بقعه ی زیارتگاهی امامزاده هاشم (ع) طبق اسناد اوقاف سند مالکیت ششدانگ بقعه مبارکه اممزاده هاشم (ع) و اراضی متصل به آن به مساحت شصت و چهار هزار و هفتصد و پنجاه و یک متر و سی سانتی متر پلاک 2975 فرعی از سنگ 56 اصلی واقع در قریه مشاء حوزه ثبتی دماوند ذیل ثبت صفحه شماره 4596 تحویل یکی از اعضا هیئت مدیره شده است و سند مالکیت ششدانگ یک قطعه زمین مشتمل بر مهمانخانه و هتل و اراضی متصل به آن به مساحت چهل و چهار هزار و پانصد و شصت متر مربع صفحه 165 دفتر 341 به نام اداره اوقاف و امور خیریه دماوند ثبت و صادر شده و سند مالکیت ششدانگ یک قطعه زمین شامل گورستان و محل منبع سوخت و اتاق متصل به آن به مساحت هفتاد و سه هزار و صد و چهل و دو مترمربع پلاک 2977 فرعی از سنگ 56 اصلی واقع در قریه مشا حوزه ثبتی دماوند ذیل ثبت صفحه 168 دفتر 341 به نام اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان دماوند در تاریخ 10/8/1377 ثبت و صادر شده و به شرح توضیحات فوق تحویل اداره اوقاف شهرستان دماوند شده است.
نکته ی قابل توجه این است قریه مشا جزء حوزه ثبتی شهرستان دماوند از آغاز تشکیل سازمان ثبت و اسناد و املاک کشور بوده و اینکه در زمان شروع ثبت عمومی اداره ثبت و اسناد املاک شهرستان دماوند که از سال 1310 هجری شمسی به تعداد هشت منطقه قطعه بندی گردیده است که سنگ 53 اصلی قریه مشا جزء قطعه اول شهرستان دماوند قرار گرفته است. بدیهی است که امامزاده هاشم (ع) و اطراف آن در حوزه مالکیتی شهرستان دماوند قرار می گیرد و در این موضوع هیج جای شک و شبهه ای باقی نمی گذارد. بنابراین طبیعی است که تمامی کارهای اجرایی در حوزه امامزاده هاشم (ع) به اداره اوقاف و امور خیریه دماوند بازگردد. در همین راستا تمامی تعمیرات و تغییرات و الحاقات و ساخت و سازها و همه امور امامزاده هاشم (ع) برعهده اداره اوقاف و امور خیریه دماوند بوده و اکنون نیز ادامه دارد.
در تمامی کتاب های جغرافیایی ایران گردنه امامزاده هاشم (ع) جزو محدوده های دماوند و شمال تهران معرفی شده است به عنوان نمونه در کتاب جغرافیای مفصل ایران و در دایره المعارف جغرافیایی که سوی سازمان جغرافیایی ایران چاپ و منتشر شده است، گردنه ی امامزاده هاشم (ع) را جزو حوزه جغرافیایی دماوند ثبت کرده اند. در فرهنگ های جغرافیایی که از سوی سازمان جغرافیایی چاپ و منتشر شده به عنوان نمونه در فرهنگ جغرافیایی (آبادیها) جلد اول استان مرکزی که در سال 1335 شمسی از سوی سازمان جغرافیایی کشور چاپ شده این گردنه در محدوده جغرافیایی دماوند ذکر شده است. در فرهنگ جغرافیایی آبادیها جلد 38 که از سوی سازمان جغرافیایی کشور منتشر شده است گردنه ی امامزاده هاشم (ع) جزو دهستان آبعلی شهرستان دماوند معرفی شده است.
لازم به ذکر است که گردنه ی امامزاده هاشم (ع) با توجه به سابقه ی تاریخی آن همیشه جزو حوزه جغرافیایی دماوند بوده و مرز بین استان تهران و مازندران محسوب شده و این نکته حتی از نظر کارشناسان سازمان جغرافیایی و سازمان برنامه و بودجه، وزارت راه و ترابری دور نمانده و در کتابهای تالیفی خود از آن به عنوان محدوده جغرافیایی دماوند از استان تهران یاد کرده اند به عنوان نمونه در کتاب «اطلس ملی ایران، حمل و نقل» گردنه ی امامزاده هاشم (ع) را جوز محور تهران شناخته و معرفی نموده است. این نکته حتی در هنگام تالیف کتابی با عنوان «مسافت راههای کشور» که از سوی وزارت راه و ترابری منتشر گردیده مورد توجه بوده و این گردنه به عنوان محور تهران ثبت شده است.
تاریخچه کاروانسرا و بقعه امامزاده هاشم (ع)
گردنه ی امامزاده هاشم (ع) در بلندترین نقطه به علت کوهستانی بودن هوایی بسیار سرد و سخت خصوصا در فصل زمستان دارد. پیمودن این مسیر در زمستان با دشواری بسیار همراه است. گزارش اعتمادالسلطنه از سفر ناصرالدین شاه در عبور از این گردنه نشان از این دارد که پیمودن این مسیر در زمستان بسیار سخت بوده است. در این باره نوشته است:«شاه سوار شدند، همه جا راندند با کمال تعجیل، تا پای گردنه رسیدند. ازاین جا به بعد راه بسیار بد و مشکل است. برف که دیروز و دیشب باریده بود یخ بسته بود. پای ها قدرت حرکت نداشتند. بعضی جاها که یک پارچه یخ شده بود، مجبور بر این شدند که نمد اسب ها را فرش بکنند… به قدری راه بد بود که شاه نیم فرسخ پیاده تشریف آوردند.»
هوای سخت و سرد خصوصاًزمستان گردنه امامزاده هاشم (ع) سبب شده بود که یک کاروانسرای کوهستانی در کنار راه گردنه بسازند. کاروانسراهایی کوهستانی معمولا شامل اطاق های کوچکی هستند که به آسانی گرم می شوند و در شب های سرد زمستانی پناهگاه خوبی به شمار می روند. گردنه ی امامزاده هاشم (ع) که یکی از مسیرهای پرتردد چه در گذشته و حال به شمار می رود، وجود این کاروانسرا، هنگام طوفان ها و بهمن ها در این گردنه فوق العاده اهمیت داشته است.
ماکسیم سیرو در این باره نوشته است:« گردنه ی امامزاده هاشم (ع) مرتفع ترین نقطه ای است که کاروانیان از آن عبور می کنند (2976 متر بالای سطح دریا) و در میان راه دماوند به آمل قرار دارد. در این مکان بهمن های متعددی در فصل زمستان از بالای کوه سرازیر می شوند و راه را بند می آورند. ضمناً طوفان های شدید هم راه را بر کاروانیان مسدود می نماید و به همین سبب است که تعداد پناهگاه های زیاد در این ناحیه ساخته شده است.»
تاریخچه کاروانسرای امامزاده هاشم (ع)
کاروانسرای امامزاده هاشم (ع) در کنار امامزاده واقع شده بود. در این کاروانسرا، اصل معماری قرینه سازی رعایت شده بود.
در ابتدای کاروانسرا دالانی قرار داشته که از آن راهی به طرف اصطبل باز می شود (به نقشه نگاه کنید). در مقابل مدخل پناهگاه سایه بانی است که به منزله کفش کن نیز بوده است. محل اقامت اصلی کاروانیان کاملاً محفوظ و گرم بوده، زیرا تنها از یک در کوچکی می توان وارد آن شد. این در مقابل مدخل اصلی پناهگاه قرار نگرفته بود تا هوای سرد از مدخل پناهگاه وارد آن نشود. اتاق اقامت اصلی وسیع بود، زیرا مسافران و کاروانیان در این محل رفت و آمد زیاد داشتند. در میان این تالار یک پایه قطور ساخته شده بود و به این طریق امکان پیدا شده بود که روی تالار را با چهار گنبد کوچک بپوشانند.
در ضلع غربی کاروانسرا، دو در کوچک تعبیه کرده بودند. این دو در به سوی حیاطی باز می شده که یک طرف آن امامزاده بود، طرف دیگر قهوه خانه ای و طرف چهارم دیوار صاف وجود داشته است. عمل تهویه به وسیله ی سوراخهایی که در بالای گنبدها تعبیه شده انجام می گیرد. در اطاقی که مسافران اقامت می کردند یک اجاق یا بخاری در داخل دیوار ساخته شده بود. مجموع ساختمان با دیوارهای قطور ساخته شده بود و برای استحکام بیشتر در کنار دیواره ها جرزهایی هم قرار داده بودند.
مصالح بنا قلوه سنگ ها بوده که روی هم قرار گرفته و با آهک به هم متصل شده بودند. این کاروانسرا به دستور شاه عباس اول ساخته شده بود. (ماکسیم سیرو، ص 76 و 77)
سرانجام سخن اینکه پیشینه ی تاریخی گردنه امامزاده هاشم (ع) براساس منابع و متون تاریخی و سفرنامه های تاریخی حکایت از نکات مهمی دارد که در ذیل به آنها می پردازیم:
1- اینکه منابع و متون تاریخی و سفرنامه ها براین موضوع صحه می گذارند که این گردنه قبل از اینکه به امامزاده هاشم (ع) شهره شود به جهت اینکه قله کوه آنجا به جهت نزدیکی با روستای «موشا» به نام «کوه موشا» معروف بوده و این نام به گردنه نیز اطلاق شده و به «بژم موشا» ، «پژم موشا»، «کله ی موشا» مشهور شده بود. پس از اینکه بقعه ی امامزاده هاشم (ع) ساخته شد خصوصاً از دوره قاجار به بعد رفته رفته به کتل امامزاده هاشم (ع) گردنه ی امامزاده هاشم (ع) معروف شد. بنابراین اینکه درحوزه جغرافیای مشاء قرار داشته و دارد شکی باقی نمی گذارد.
2- بازهم دلالت بر اینکه گردنه ی امامزاده هاشم (ع) در حوزه جغرافیایی دماوند قرار داشته این است که در سفرنامه ها مکررا برمی خوریم که آمده است:«کوه مشا گردنه ای است که مشهور به گردنه ی امامزاده هاشم (ع) است و مشرف به چمن مشاء که الحال به چمن مشا معروف است و جزء خاک دماوند است.» و نیز در جایی دیگر آورده شده که «محدوده جغرافیایی پلور از سمت جنوب به دره ای که راه گردنه امامزاده هاشم (ع) است… » در واقع محدوده جغرافیایی پلور روشن است و اینکه گردنه امامزاده هاشم (ع) جزو خاک پلور نبوده است بلکه متعلق به دماوند بوده است. و در جایی دیگر دوبار تکرار شده که «گردنه امامزاده هاشم (ع) متعلق به دهات دماوند و متعلق به اولاد احمدخان نوائی است.» و نیز در جایی دیگر ذکر می شود که «دره ی جیرنگ و گردنه ی امامزاده هاشم (ع) جزو قلمرو حکومت دماوند است.»
3- علاوه بر وحدت جغرافیایی، وحدت فرهنگی هم نشان از ارتباط و وابستگی امامزاده هاشم (ع) به دماوند است و آن این است که طبق منابع هادی، حارث و هاشم (ع) سه برادر بودند که پسران حسن بن یحیی بن حسین بن طباطبا بن ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم بن حسن مثنی بن حسن مجتبی (ع) بن علی ابیطالب (ع) هستند که به کوهپایه دماوند آمده بودند. همانطور که ذکرش رفت دو برادر هادی و حارث در مشا شهید شده و اکنون مقبره شان بنام «دوبرار» معروف است و هاشم (ع) پس از جراحت و زخم حرکت کرده به گردنه ی موشا می رسند شهید می شوند و در همانجا دفن می شوند. در واقع نوعی وابستگی و پیوندی که بوده و انکارناپذیر است.
4- مهم تر این که یک مراسم مهم و مذهبی هر ساله در جایی که امامزاده هاشم (ع) در کنار چشمه ای زانو زده بودند به نام «گردزانو» معروف شده بود، هیئت مذهبی مراسم سینه زنی از دماوند و مشا تا آنجا برگزار می شده است و هنوز هم این مراسم البته نه تا آن مکان که البته آن مکان «گردزانو» دیگر رفته رفته حذف شده است، بلکه تا خود امامزاده هاشم (ع) به شکل های مختلف و در روزهای خاص مذهبی ادامه دارد. کدام موضوع از این مهم تر که مردم دماوند در روزهای مذهبی و یا مراسم خاص هنوز هم شان و حرمت امامزاده جلیل القدرشان را حفظ کرده و حفظ می کنند. آیا از این حرکت فرهنگی که از دماوند برمی خیزد مهم تر وجود دارد؟ که نشان از عقیده و اعتقادشان است.
5- اگرچه در نقشه فقط سازمان امار طی سالهای ۴۸ و ۵۵ و ۶۴ و ۷۲ گردنه ی امامزاده هاشم جزو دهستان بالا لاریجان آمل ثبت شده اما نمی تواند دلیلی بر این باشد که این گردنه جزو دهستان بالا لاریجان آمل است، چرا که:
6- همانطور که گفته شد نام گردنه ی امامزاده هاشم فعلی در گذشته براساس منابع ذکر شده به نام « بژم موشا» و « کله ی موشا» معرف بوده. براساس این نام این گردنه جزو روستای مشاء از روستاهای توابع دماوند بوده و حتی پس از اطلاق نام بقعه به این گردنه هیچگونه تاثیری در موقعیت جغرافیایی آن نداشته و همواره جزو دماوند بوده است.
7- گردنه ی امامزاده هاشم، مرز بین استان تهران و مازندران بوده، به همین دلیل در هنگام گرفتن آمار دچار اشتباه شده اند و این اشتباه فقط و فقط در سازمان آمار اتفاق افتاده و این اشتباه در نقشه سازمان آمار هم تکرار شده است.کارشناسان سازمان آمار گاهی در تعیین مرز آمار محدوده های مناطق دچار اشتباه می شوندو ثبت این گردنه در طی سالهای ذکر شده به نام لاریجان آمل جزو همین اشتباهات می باشد چرا که اگر این گردنه جزو لاریجان آمل بود می بایست در پیشینه تاریخی و نیز در منابع جغرافیایی و … می بایست جزو لاریجان آمل ذکر می شد که می دانیم چنین نیست. حضور صندوقهای انتخابیه رای از سوی فرمانداری دماوند طی همه سالها درگردنه امامزاده هاشم، بیانگر این مدعاست.
8- نمونه ای از اشتباه سازمان آمار ایران مربوط است به نقشه سال ۱۳۶۴ مرکز آمار ایران که مکان امامزاه هاشم در آن جزو دهستان بالا لاریجان آمل آمده است، درحالی که در تحقیقات جغرافیایی همین سال ۱۳۶۴ که از سوی سازمان جغرافیایی کشور انجام گرفته و در جلد ۳۸ فرهنگ جغرافیایی ( آبادیها) که در سال ۱۳۷۰ منتشر شده، در معرفی شهرستان دماوند، بقعه امامزاده هاشم از جمله مهمترین آثار برجای مانده از دوره صفویه معرفی شده است.
9- نمونه ای دیگر از این اشتباه سازمان آمار ایران را در نقشه دهستانی سال ۱۳۶۶ شمسی می توان دید که گردنه ی امامزاده هاشم علاوه بر ثبت در نقشه محدوده دماوند، اشتباها در نقشه لاریجان آمل هم آمده است.یعنی در این سال گردنه امامزاده هاشم در هر دو نقشه آمده است که ناشی از اشتباه در تعیین محدوده ی مرزی این دو منطقه است.
10- گردنه و بقعه امامزاده هاشم به عنوان محدوده ی شهرستان دماوند در سازمان های اوقافی، میراث فرهنگی، سازمان جغرافیایی، وزارت راه و ترابری ، سازمان اسناد ملی، سازمان جهاد کشاورزی، سازمان ایرانگردی و جهانگردی و … استان تهران ثبت شده است. در حالی که نام گردنه و بقعه را در هیچ یک از سازمان های فوق مازندران یا آمل نیامده است.
11- نام گردنه و بقعه امامزاده هاشم به عنوان محدوده ی لاریجان آمل فقط و فقط در نقشه های سازمان آمار ایران می توان دید در حالی که به عنوان محدوده دماوند از استان تهران علاوه بر نقشه های سازمان های مختلف در منابع جغرافی و تاریخی و سفرنامه و دایره المعارف ها و … آمده است.
۷- نظر به اینکه مهمترین اصل در تقسیمات کشوری، وحدت جغرافیایی است و از آنجایی که گردنه امامزاده هاشم مشرف به روستای مشاء و بلندترین نقطه بین منطقه است و در واقع ما بین این گردنه و مشاء نوعی وحدت جغرافیایی وجود دارد، بنابراین از این نظر همانطور که در گذشته تا به امروز جزو دماوند بوده، این گردنه را باید جزو محدوده دماوند به حساب آورد.
۸- با توجه به اینکه لاریجان، پلور، رینه و لار قبل از اسلام و پس از اسلام به اساس پیمان نامه سال ۲۲ هجری که میان مس مغان پادشاه دماوند و نعیم بن مقرن سردار سپاه اسلامی بسته شد، این مناطق جزو دماوند بوده اند.
بنابراین شایسته نیست که گردنه امامزاده هاشم با توجه به پیشینه تاریخی اش همیشه، از گذشته دور تا به امروز جزو خاک دماوند بوده واز لحاظ جغرافیایی تاریخی و فرهنگی به روستای مشاء دماوند به عنوان یک منطقه با فرهنگ ، آداب و رسوم بسیار غنی پیوند می خورد، آن را به منطقه دیگر یعنی لاریجان آمل وابسته بدانیم.
امامزاده هاشم نگینی در ارتفاعات دماوند
منابع و ماخذ (دماوندنامه):
۱- آنه، کلود ، ۱۳۶۵ ، اوراق ایرانی، ترجمعه ایرج پروشانی
۲- اعتماد السلطنه، محمد حسن خان، ۱۳۶۸ . مراه البلدان ، به کوشش عبدالحسین نوایی میر هاشم محدث، ج ۲ و ۳ تهران، دانشگاه تهران.
۳- ابن اثیر، الکامل، ۱۳۶۵٫ اخبار ایران، ترجمعه محمد ابراهیم باستانی پاریزی، ج ۲، تهران ، دنیای کتاب.
۴- ابن فقیه، ۱۳۴۹ ، مختصر البدان ( بخش مربوط به ایران) ، ترجمه ح مسعود، تهران، بنیاد فرهنگ ایران.
۵- بدیعی، ربیعی . جغرافیای مفصل ایران ، جو تهران.
۶- بروگش، هیزش. ۱۳۶۷٫ سفری به دربار سلطان جعفربن ، ترجمه کردبچه، تهران، اطلس.
۷- طبری، محمد بن جریر طبری، ۱۳۵۲٫ تاریخ طبری ( تاریخ الرسل و الملوک، ترجمه ابوالقاسم) ، پاینده، تهران، بنیاد فرهنگ ایران.
۸- فرهنگ جغرافیایی ( آبادیها)، ج ۱، ۱۳۳۵٫
۹- فرهنگ جغرافیایی ، آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، تهران، ۱۳۷۰، ج ۳۸٫
۱۰- سعیدیان، عبدالحسین. ۱۳۷۲، دایره المعارف سرزمین و مردم ایران.
۱۱- حموی ، یاقوت. ۱۳۸۸ ه / ۱۹۶۸٫ معجم البلدان ، ج ۱ و۲٫
۱۲- حلیمی ، محمد علی. ۱۳۷۰ ، اطلس ملی ایران، حمل و نقل. ج ۶، تهران ، انتشارات جنابی.
۱۳- جعفری، عباس. ۱۳۷۹، گیتا شناسی ایران، دایره المعارف جغرافیایی ایران، ج ۳ ، تهران، گیتا شناسی.
۱۴- زنده دل، حسن و دستیاران. ۱۳۷۶، مجموعه راهنمای جامع گردشگری استان تهران، تهران، نشر ایرانگردان.
۱۵- رابینو، ه.ل. ۱۳۶۵، مازندران و استرآباد، ترجمه غلامعلی ، تهران، علمی و فرهنگی.
۱۶- مسافات راههای کشور وزارت راه و ترابری جمهوری اسلامی ایران، تهران، بغداد.
۱۷- مصاحب، غلامحسین. ۱۳۴۵، دایره المعارف فارسی، ج ۱، تهران، فرانگلین.
۱۸- مشکوتی، نصرت، ال. ۱۳۴۹، فهرست بناهای تاریخی، تهران، باستانی
۱۹- دایره المعارف بناهای تاریخی ایران در دوره اسلامی، بناهای آرامگاهی. ۱۳۷۸، تهران، حوزه هنری.
۲۰- مرعشی، ظهیرالدین. ۱۳۶۴، تاریخ گیلان و دیلمستان و تصمیم دکتر منوچهر ستوده، ج ۲، تهران، اطلاعات.
انتهای پیام/
فضای محور هراز و این بقعه یکی از جالبترین خاطرات هر سفر به شمال کشور میباشد.