برج یادمان شیخ شبلي در دماوند + تصاویر

ابوبکر دولف بن ججدر شبلی (شبلی همان عارف مشهور قرن سوم هجری) در برههای از زمان که دقیقاً مشخص نمیباشد از طرف حاکم طبرستان به امارت دماوند منسوب شد. دوران صدارت او با بسط و گسترش، عدالت و امنیت همراه بود و به همین دلیل پس از وفاتش در بغداد، مردم دماوند بهپاس خدماتش یک بنای یادبود را برپا داشتند.
حضور عکاسان انجمن سینماگران جوان دماوند ما را بر آن داشت تا تصاویر زیبا ثبت شده توسط آنان و تاریخچه این یادمان را پیش رویتان قرار دهیم.
برج شبلی در منتهی الیه شرق شهر دماوند، بر فراز تپهای مشرف بر شهر واقع شده است. از طرف شمال به رودخانه تار و از جنوب به قبرستان وسیع دوره اسلامی و از شرق به درهای که خط الراس کوه جنوبی و از غرب به باغ محدود است. اخیراً پس از تعمیرات توسط میراث فرهنگی، حصاری سیمی اطراف آن کشیده شده است. در جبهه جنوبی و جنوب شرقی برج، بافاصله در حدود 500 متر قبرستان وسیع اصلامی از دوره صفویه تاکنون، به سبب احترامی که به این بنای آرامگاهی قائل بودند، به وجود آوردهاند.
در طرح جیمز موریه سنگقبرهای زیادی دیده میشود ولی اکنون خبری از این سنگقبرها نیست که احتمالاً مورد دستبرد سوجویان قرارگرفته است. البته چندتایی از این سنگقبرها هنوز وجود دارد، ولی متأسفانه کتیبه های آن بهمرور ایام بهکلی از بین رفته است.

مقبره برج
در سرداب مقبره، اثری از قبر وجود ندارد. روایتهای محلی، این مقبره را بنای یادبود او میدانند. این برج در میان مردم به «پاگنبذ»، «برج شبلی» یا «شیخ شبلی» شهرت دارد.
شبلی همان عارف مشهور قرن سوم هجری است. در نام و نسب او اختلاف زیادی وجود دارد و در منابع فارسی و عربی او را به نامهای دلف بن حجدر، حجدربن خلف، دلف بن جفره، جعفر بن یونس و محمد بن خلف خواندهاند.
شیخ ابوبکر دلف بن جحدر شبلی، زاهد و پرهیزگار از اجله مشایخ و از معتبران و محتشمان طریقت و سید قوم اهل تصوف بود. اصلاً خراسانی بود و پدرش از قریه شبله یا شبیله از ناحیه اسروشنه از نواحی ماورءالنهر خراسان و پرده دار خلیفه عباسی بود. شهرت او شبلی و کنیهاش ابوبکر بود. در سال 248 در بغداد یا سامره متولد شد. دوران جوانیش را در بغداد گذراند. از طرف خلیفه، حکومت دماوند به او داده شد. در این باره در تذکرة اولیاء آمده است:«ابتدا واقعه او آن بود که امیر دماوند بود». بعد از مرگ پدرش به بغداد فراخوانده و از طرف خلیفه خلعت به او داده شد و پردهدار موفق عباسی گردید. از برکت بقاع متبرکه آن سرزمین، به خدمت خیر نساج و جنید بغدادی رسیدو نزد آنان توبه کرد و از اهالی دماوند حلیت خواست و عاقبت به مقامی عالی عرفانی رسید. عطار نیشابوری درباره او نوشته است:«آنچه او کشیده در عبارت نگنجد. او از اول تا آخر مردانه بود و هرگز فتوری و ضعفی بر حال او راه نیافت و از شدت لهب شوق او به هیچ آرام نگرفت». درباره کرامات او حکایت های زیادی نقلشده است.
درباره مذهب او اختلافنظر وجود دارد ولی بیشتر او را شیعه مذهب میدانند. هشتادوهفت سال عمر کردو در ذی الحجه روز جمعه به سال 334 هجری در بغداد وفات یافت و او را در مقبره خیزران بغداد به خاک سپردند.

جمیز موریه در سال 1815 هنگام عبور از دماوندمی نویسد:«شهر در اولین دید بهوسیله برجهای قدیمی و بلند بهطور مشخص نمایان میگردد». سپس طرحی از نمای دهکده ترسیم میکند که برج شبلی را در قسمت شرقی دهکده بر فراز تپه ای که اطراف آن سنگقبر ریخته شده، دیده میشود.
چارلز استوارت نیز چنین گزارش میکند که بهاتفاق همراهانش از رودخانه اصلی دماوند بر دامنه تپهای بالا میروند و به یک برج آجری میرسند که نه تاریخ ساخت آن معلوم است و نه مورداستفاده آن. فقط از محل این برج، منظره زیبای آبادی و دره به چشم میخورد. عکسی که در ضمن سفر ناصرالدین شاه به خراسان در سال 1301 هجری، از برج شبلی (نگاه کنید بهعکس) گرفتهشده وضعیت بنا را قبل از مرمتهای دوره اخیر نشان میدهد. دونالد ویلبر در کتاب خود در معرفی امامزاده عبدالله دماوند، اشاره کوتاهی به برج شبلی کرده و نوشته است: «در سمت شرقی قریه، برجی وجود دارد که سالم مانده و متعلق به دوره سلجوقی است.» در سال 1996 دیوید استروناخ وکایلر یانگ در مقاله خود تحت عنوان «سه آرامگاه برجی ازدوران سلجوقی» ضمن بررسی برجهای خرقان، برج شبلی را نیز موردبررسی قرار میدهد که توسط مجید ورهرام ترجمهشده و در مجله بررسی های تاریخی به چاپ رسیده است. سپس خانم شیبانی مقالهای تحت عنوان «برج شبلی دماوند» بااستفاده از نوشته استروناخ و یانگ، به بررسی برج پرداخته است. آخرین مقاله نیز متعلق به خانم شیبانی که تحت عنوان «گزارش تفصیلی تعمیرات استحفاظی سال 1369 برج شبلی دماوند» در مجله اثر به چاپ رسیده است.

نقشه برج
از بیرون هشت ضلعی و از داخل دایره است. پی و پایه از لاشهسنگ و ملاط گچ است. ابتدا پلان چهارگوش به وجود آورده سپس پایه هشت ضلعی را روی پلان ایجاد کرده، آنگاه ساختمان اجری روی این پایه ساختهوپرداخته شد.
یکی از ویژگی های ساختمانی برج «سردابه» میباشد. که به شکل چهارگوش میباشد.
قسمت بیرونی برج
نمای بیرونی طرح هشت ضلعی دارد که گوشههای آن در هر ضلع، ستونهای نیم دایره ای تزئینی دیده میشود. این ستونهای نیم دایره ای با آجر پخ ساختهشده و در ساختمان برج هیچگونه عملکردی نداشته و صرفاً جنبه تزئیناتی دارد. بعضي از ستونها در قسمت پایه آسیب دیدهاند.
برج ابتدا بهصورت هشت ضلعی ساده ساختهشده، سپس تزئینات روکاری آن انجامشده است. به غیر ازورودی که به علت ایجاد درگاه که دو اسپر تزئینی دارد، تمام سطوح جانبی برج سه اسپر عمودی چهارگوش دارد که هر کدام با نقشی مخصوص با آجر تزئین شدهاند. اين تزئینات درروی پایه در بعضی قسمتها آسیب دیدهاند. ارتفاع کل بنا از پایه اجری تا نوک گنبد 89/9 متر است.

درگاه ورودی برج
ورودی برج که در جهت شمال غربی واقعشده، فاقد در بوده و درگذشته به علت آسیب زیادی که دیده بود، موردبازسازی قرار گرفت.
قسمت داخلی برج
اتاق اصلی آرامگاه، دایرهای و قطر کف این اتاق 85/4 متر است مثبت سطوح جانبی این دیدارها تا زیر گنبد ، با گچ پوشانده شده است. این دیوارها بهصورت یکپارچه بود و از کف تا شروع حلقه گنبد تقريباً 27/7 متر است. این دیوارها از نیمه آن بهطرف بالا، 1 شیب محسوسی به چشم میخورد به همین جهت زیر حلقه گنبد از قطر کف آرامگاه 30 سانتیمتر کمتر است.
این بنا به روایت مردم دماوند، در حلقة داخلی گنبد زنجیری آویزان بود که اندازه آن تا کف آرامگاه میرسید. این زنجیر توسط سودجویان به سرقت رفته است.

سردابه برج
ازکف تا طاق گهوارهای 45/2 متر است و ارتفاع دیواره های آن تا پاکار قوس به 95 سانتیمتر میرسد. شواهد امر حاکی از این است که مورد مرمت و تعمیر واقعشده است. سودجویان عتیقه بارها این مکان را تخریب نمودند. در این قسمت آثار قبری بهدست نیامده است.
گنبد برج
گنبد بیرونی
گنبد بیرونی بهصورت هشت ترک است که زوایای تند آن با یک شکستگی (شیب دار) بهطرف رأس متمایل است. عکسی از برج شبلی از آلبوم خانه سلطنتی، گنبد برج را قبل از مرمتهای دوره اخیر نشان میدهد.
گنبد داخلی
گنبد داخلی بهصورت کروی و عرقچین است که سطح زیرین آن به شیوه معماری خاص آجرکاری طرح جناغی متحدالمرکز میباشد که شاهکاری از فن معماری است و قابل مقایسه با گنبد ارسلان جاذب است.
تزیینات برج
ساختمان برج ابتدا بهصورت هشتضلعی ساده ساختهشده، سپس تزیینات روکاری آن بهطور جداگانه انجامگرفته است. تزیینات را با سبک خاصی و متفاوت از یکدیگر تزئین کردهاند. در کل 30 قاب در اسپر بنا بهکار بردهاند که 22 قاب تزیینات اسپر بنا را تشکیل میدهد. 8 قاب دیگر که در زیر گنبد بهکاررفته، همگی بهصورت مستطیل شکل افقی ساده میباشند که در هر ضلع تکرار شده است. احتمال میرود جای تزیینات کاشی بوده که ریخته است.
تزیینات هر ضلع به شرح زیر است:
– ضلع شمالی: لوزی برجسته با بکار بردن آجرهای افقی و با مهرهای ضربدری، طرح لوزی در لوزی با بهکار بردن آجرهای عمودی
– ضلع جنوبی: طرحهای متفاوت لوزی با بهکار بردن آجرهای افقی و عمودی و مهرهای پربدری در میان آنها، طرح خفته راسته پلهای
– ضلع جنوب شرقی: طرح خفته راسته پلهای متفاوت از یکدیگر
– جنوب غربی: طرح لوزی بهصورت خفته راسته پلهای
– ضلع شرقی: طرح لوزی در لوزی، طرح لوزی خفته راسته پلهای
– ضلع شمال غربی: ورودی در این ضلع واقعشده است. بالای ورودی دو طاقچه مقرنسی (گوشوارهای)، طرح ستارهای که با ترکیب دو مربع که در داخل یکدیگر چرخیدهاند بهوجود آمده است. .
– ضلع غربی: لوزی برجسته و گود با استفاده از آجرهای افقی و مهرهای ضربدری، طرح هشتوجهی هندسی.
مقایسه و نتیجهگیری
انتخاب نقشه برج، حکایت از ذوق و سلیقه معمار دارد که توانسته است طرح تزیینات بنا را هرچه باشکوهتر و زیباتر به نمایش بگذارد. 29 استروناخ و یانگ در مقایسه و نتیجهگیری برج شبلی مینویسند که مطالب جدید بهدست آمده از برج دماوند مرحله نوینی را درباره بررسی و تحقیق آرامگاههای برجی پیشین به وجود خواهد آورد.
برای آنکه بتوانیم تاریخ روشنی از برج دماوند بهدست دهیم باید قدیمیترین بناهای مشابه را در نظر گرفته و آنها را موردبررسی قرارداد. با بررسی و مراجعه به آرامگاه امیر اسماعیل سامانی در بخارا و بناهای دیگر و مقایسه آن با برج شبلی دماوند میتوان مشابهتهایی را ارائه داد که در دریافتن تاریخ بنا بینهایت مؤثرست.
آرامگاه امیر اسماعیل سامانی در بخارا یکی از تجلیات بیمانند معماری قرن چهارم هجری به شمار میآید. با بررسی دو بنا مشاهده میشود برج دماوند که گنبد هشتضلعی با پایه برجسته و آرامگاه چهارگوشه بخارا، هر دو چه از نظر طرح و معماری و چه ازنظر مصالح ساختمانی و نوع کار، باهم قابلمقایسه هستند.
آرایش موجود و ظاهری و نمای دو آرامگاه بسیار شبیه هم هستند و تعداد زیادی طرحهای ترکیبی هندسی، در سطح خارجی دیوارهای آنها دیده میشود. در نمای هر دو بنا بنا قابهای باریک افقی در چهار ردیف که بدنه (اسپر) وسط آنها به وسیله یک خط آجری افقی از هم جداشدهاند هر اسپر را از اسپر مجاور آن متمایز میسازد. در هر دو نوع گنبد، علایم مشخصی وجود دارد که نشان میدهد طرح گنبد دماوند از معماری دوره سامانیان متأثر گردیده است و یک تشابه بین این دو اثر معماری وجود دارد.
شایسته است به سه موضوع که در اغلب طرحهای آجری داخلی آرامگاه بخارا به چشم میخورد اشاره شود. شیارهای باریک ستونها و ردیف لوزیهای متشابه آرامگاههای سامانیان عیناً در اسپر سردر ورودی برج دماوند، دیده میشود و همچنین آجرهای خفتهوراسته در اصطلاح معماری به طرح آجری پلهای مانند اطلاق میگردد.
شبیه 8 مانند طرحهای رایج دورههای پیشین در اینجا با سبک و ذوق هنری بهتری مورداستفاده قرارگرفته است.
با توجه به بناهای اوایل نیمه قرن چهارم هجری در مسجد جامع نائین چند نمونه طرحهای کامل آجری قابلملاحظه که برای تزیین نمای بیرونی بنا به کار رفته مشاهده میگردد. و برای چنین طرحهای عمق دار، فرورفته، زیگزاگ، موتیف های مورب و طرحهای لوزه پل ای مختلف العرض هیچ اسپر طاق دار ساختن نشده است، نمونههای قدیمی آنها را میتوان نمای ایوان مسجد جامعی تبريز 363 هجری بهدست آورد. در این جا تعدادی از طرحهای لوزی پلهای در کنار یک سری شیارهای نامرتب قرارگرفته است که ممکن است به شیار طرحهای ستارهای مانندی که در دماوند دیده میشود، کاملاً شباهت داشته باشند. ولي در این نمونه یک اختلاف اساسی و مهم وجود دارد.
طرحهای لوزی ذکر شده، درروی اسپر چهارگوش متصل است. مجدداً در بخشهای افقی بین این اسپرهای چهارگوش و آن چند ردیف طرحهای متقاطع آجری دماوند، شباهت کمی به چشم میخورد. بالاخره پیش ازاینکه از مطالعه آثار قرن سوم هجری صرفنظر کنیم. طرحهای لوزی پلهای را که در میان قابهای باریک جالب سردر ورودی یکی از آثار آلبویه در اصفهان بکار رفته باید دقیقاً موردبررسی قرار دهیم. ولی طرح آن با طرحهای دیگر فرق دارد. این نمونه طرحهای قرن چهارم هجری مستقیماً بهطور بسیار محسوسی طرحهای آثار بعد از خود را متأثر ساختهاند. زیرا از این سنجش، استنباط میگردد که نه تنها این میراث هنری دردماوند دوام یافته بلکه در شهرهای مجاور آن مانند سمنان و دامغان هم این نفوذ هنری بچشم میخورد.طرحهای گلوبوته گود در قسمتهای پایین تاریخانه دامغان و مسجدجامع، منارهای دامغان و طرحهای مشابه نزدیک پایه مسجدجامع و منارهای سمنان، گواه این تشابه، گنبد ارسلان جاسب در سنگ بست میباشد (419 هجری – 389 ه) ولی هیچ گواهی وجود ندارد که معلوم کند دیوارهای داخلی برج دماوند ازنظر طرح گچبری و طراحی روی آن، تحت تأثیر گچبری هایی که در جنوب سنگ بست، وجود داشته قرارگرفته باشد و همچنین با آنهائیکه با اختلاف کمی در بعضی آثار تاریخی جنوب سنگ بست بهدست آمده شباهت ندارد و همچنین با اینکه کوشش زیادی در ساختن نمای طرحهای آجری بهعملآمده و هر بیننده را کنجکاو میسازد که بداند علت به وجود آمدن این طرحهای پیچیده و درهم در برج دماوند چه بوده است.
درباره برج دماوند چنین وسوسهای تقویت میشود که آن را به زمان پیش از سلجوقیان نسبت دهیم. چون آجرکاریها بهقدری پیچیده است که چنین چیزی به ذهن خطور میکند و به نظر میرسد که متعلق بهپیش از سلجوقی است و از آجرکاری پیش از سلجوقی تقلید شده است. ولی طرح آرایش آن کاملاً معلوم است که طرح آرایشی سنگ بست درد دماوند بکار رفته و فقط ایرادهایی که برای تاریخ ساخت برج دماوند مشهود است عبارتند از:
الف: وجود گچ در بسیاری از بندهای عمودی ستونهای نبشی (پخ)
ب: وجود دو گوشواره طاقچهای کوچک اختصاص در بالای در ورودی.
ستونهای با آجر نبشی که پیش از سلجوقی کمیاب بوده است اغلب ساده هستند. شباهت ستونهای آجری تزئینی دماوند تا آخر قرن پنجم قابلانکار نیست. و اختلاف عقیده هم وجود ندارد، و احتمالاً اشکال تجربی دورههای پیشین را به خوبی نمایان میسازد. گل خام آرایشی و بسیار کم دوام منحصر به فرد در دماوند بهدست آمده است که شباهت تام با گلی دارد که در گلهای شش پرنایین بکار رفته است. درد ماوند و نایین هر دو از یک طرح آرایشی مانند نقطههای به هم چسبیده بکار رفته است. چنانچه در دورههای بعدی بهتدریج در نتیجه تکرار زیاد نقوش نقطهچین به شکل مثلث درآمده است وبالاخره بهمرور زمان ستونهای تزئینی شکل متقاطع ناقص × به خود گرفتهاند، که ممکن است نوع قدیمی آن ستونهای ساده مسجد جامع اردستان باشد که از کارهای اواخر قرن چهارم هجری به شمار میآید. از طرف دیگر دو طاقچه مقرنسی مجاور هم در برج شبلی برای معلوم ساختن تاریخ برج مدارک خوبی هستند چون هر یک از آنها نوعی مقرنس مشخصی را نمایش میدهند که این نوع تزئین مقرنسی فقط در مسجد جامع نزدیک برج دماوند دیده میشود. بهاینترتیب بنای مسجد و نوسته آن برای روشن ساختن تاریخ اواخر قرن پنجم هجری مدرک زندهای میباشد. بطوريكه گزارش مربوط به مسجد جامع دماوند آشکار میسازد تزئینات به شکل مثلث های نوک تیز مانند مقرنسهای برجسته و آویخته ای هستند که روی هر یک از برآمدگیها یک گلآرایشی سه پره مانند گشنیز قرار دادهشده است و شکل قدیمی هر طرف آن به زاویه قائمهای منتهی میشود و بهعلاوه هر دو طاقچه برج و تزئیناتی که تزئین مسجد جامع مجاور آن، به آن شباهت دارد میتواند، همان نمونه ستونهای تزئینی با آجر نبشی را نمایش دهد. بنابراین اگر ما تزئینات مقرنسی بی نظیر موجود در مقرنسهای برج دماوند را قدیمی تر از مقرنسهای موجود در مسجد جامع دماوند بدانیم دور نرفتهایم، و ازاینرو اگر گرههای کم نظیر بین دو مقرنس برج را مقدم بر آنهایی که در مسجد جامع دماوند هستند بدانیم، و از طرف دیگر اگر لااقل ستونهای تزئینی مشخص مسجد جامع دماوند را در نظر داشته باشیم، ممکن است در پیشنهاد اینکه برج دماوند تقریباً در ربع نیمه اول قرن پنجم هجری ساختهشده باشد چندان اشتباه نکرده باشیم.
البته لازم به ذکر است که دکتر ورجاوند در کتاب سرزمین قزوین درجایی که درباره برجهای خرقان بحث میکند، اشارهای به برج شبلی دماوند دارد و معتقد است که برج شبلی اثری از دوره آلبویه است، اما در دوره سلجوقی مورد تعمیر واقعشده و تزئینات به آن اضافهشده است. و سپس مینویسد که:«هنر آجرکاری تزئینی این برج تأثیر گرفته از سبلک سامانی و آلبویه که در آجرکاری مهارت بسزایی داشتهاند، دانست.»
شباهت بین برج شبلی و مقبره امیراسماعیل سامانی از دوره سامانیان و نیز آثار دوره آلبویه مثل مسجد جورجیر اصفهان این نظر مهم را که این برج اثری از دوره آل بویه است تقویت میکند. چون نکاتی وجود دارد که انتساب این بنا را به دوره سلجوقی با شک وتردید همراه میسازد. مثل مهرههای گچی بعضی از تزئینات که در برج شبلی مورداستفاده قرارگرفته است. تاريخ بهکارگیری این نوع مهرههای گچی و تزئینات به قبل ازدوره سلجوقی بازمیگردد. نمونه این مهرههای گچی را در محل ۴۰ دختران دامغان و در مسجد نایین و در مسجدجامع اردستان قرن چهارم هجری دیده میشود و یا تزئینات لوزی پلهای را میتوان در مسجد جورجه اصفهان از آلبویه دید. قابلتوجه است که یک روایت محلی تاریخ بنای برج را متعلق به قرن سوم و چهارم هجری میداند.
بنابراین با توجه به مطالب یاد شده باید گفت اگرچه آقایان استرو ناخ و یانگ بیشترین مطلب را دربارهای این برج بیان داشتهاند و حق مطلب را ادا کرهاند، اما برای ارائه یک نتیجه گیری بدون ابهام نیاز به بحث و بررسی دقیق تری است.
بنابراین آرامگاه برج شبلی را باید جزو زیباترین و باشکوهترین بناهای قرن چهارم و پنجم هجری دانست که طرحهای تزئیناتی آن هر بیننده ای را به شگفتی وامی دارد.
استفاده از این طرحهای تزئیناتی در هشت ضلع بنا که با چرخش آفتاب هر ضلع آن در نور آفتاب قرار میگیرد. شکوه و زیبایی این برج را در نظر بیننده دو چندان میکند. این طرحها ورای عملکرد ظاهری خود نقش مهمتری را هم ایفا میکند به این معنی که وجه تمثیلی آن یادآور اصول معنوی که همان روحانیت و معنویت است، میباشد.
منبع: دماوندنامه/ویکیپدیا
انتهای پیام/