مرگ دختر فیلمبردار دماوندی، معمای خانواده مریم
خانواده مريم، دختر فيلمبرداري كه حين تصويربرداري از عروسي يك زوج به درون آب يك استخر كشاورزي افتاد و جان باخت صبح ديروز براي طرح شكايت خود راهي دادگستري دماوند و پاسگاه پليس آبسرد شدند. اين در حالي است كه همچنان اظهارات ضد و نقيضي درباره چگونگي وقوع اين حادثه براي خانواده مريم نقل ميشود و بر ابهامهاي آنها درباره حادثه افزوده شده است.
میخواست شادترین لحظه زندگی آن دو را ثبت کند که روز تعطیل همراهشان شد، اما نمیدانست آنها شادی خود را رها نمیکنند تا فریادهای کمک خواستن او را پاسخ دهند. هر چه فریاد زد به گوش هیچ کس نرسید. فریادش زیر آب ماند. وقتی او را از زیر آب بیرون کشیدند نه عروس در محل حضور داشت و نه داماد؛ فریادش وقتی از زیر آب شنیده شد که خانوادهاش مجبور شدند برای بیرون کشیدن او 4 میلیون و اندی پول به حساب آتشنشانی بریزند. نماند تا ششم تیر ماه امسال سی و سومین بهار زندگیاش را ببیند.
پنج روز پس از مرگ «مریم» خانوادهاش بیش از آنکه داغدار باشند با معماهای متعددی درباره چگونگی مرگ او مواجهند و هنوز قانع نشدهاند که این دختر با وجود آشنایی به فن شنا غرق شده باشد. «مریم» دختر 32 سالهیی که حین فیلمبرداری از مراسم عروسی زوجی در یک باغ ویلا در دماوند به درون استخر کشاورزی افتاده براساس نظریه پزشکی قانونی به دلیل خفگی ناشی از ورود آب به ریههایش جان باخته است. معماهای پیشروی خانواده «مریم» وقتی پیچیدهتر میشود که هنوز هیچ مقام مسوولی توضیح قانعکنندهیی درباره حادثه به آنها نداده است. آنچه بر ابهامهای این مرگ افزوده تاخیر همراهان «مریم» برای تماس با پلیس و امدادگران است به گونهیی که حادثه حدود ساعت7:30 بعدازظهر روز جمعه روی داده و تماس با فوریتهای پلیسی 110 حدود ساعت 8:30 اعلام شده است.
محل حادثه كجاست؟
از تهران كه از جانب شمال شرقي خارج شويد، وقتي در آزادراه تهران – پرديس برانيد و هجوم آپارتمانهاي پيشساخته كه مثل قارچ به شما حملهور ميشوند را ببينيد تازه ميفهميد كه در اطراف پايتخت چه اتفاقاتي در حال وقوع است. از آزادراه تهران – پرديس كه خارج شويد و به سمت شهر دماوند ادامه مسير دهيد بايد همچنان جاده را به سمت فيروزكوه برانيد تا به تابلويي برسيد كه مسير «وادان – هاشمك» را نشان ميدهد. حدود سه كيلومتر جلوتر تابلويي كه كوچه شقايق را نشان ميدهد.
باغي كه در كوچه شقايق ديوار سفيدرنگي دارد يكي از دهها باغ آن محدوده است. هيچصدايي نيست. در جنوبي باغ زنگ ندارد، در غربي هم همينطور. فقط در شمالي آيفون و زنگ دارد. كارگر باغ منتظر ميماند تا كاردار باغ برسد. آقاي تيموري كسي كه از طرف مالك مسوول رسيدگي به امور باغ است. باغ شبيه ذوزنقهيي طولي است و صداي سگها از وسط باغ بيشتر به گوش ميرسد. قسمت مسكوني باغ در شمال بنا واقع است كه تقريبا با در جنوبي حدود 200 متري فاصله دارند. استخركشاورزي نزديك در جنوبي باغ واقع شده است. يك محوطه دايره مانند كه دور آن فنسكشي شده است.
فرماندار دماوند چه گفت؟
فرماندار شهرستان دماوند از عملیات جمعیت هلال احمر شهرستان دماوند در حادثه ای در روستای هاشمک خبر داد.
ناصر محمودی فرد در خصوص حادثه غرق شدن زن جوان در استخر ۱۱ متری روستای هاشمک اظهار داشت: در ساعت ۵۰/۱۹ شب گذشته طی تماس تلفنی با مرکز هلال احمر شهرستان گزارش سقوط یک خانم به داخل استخری در روستای هاشمک داده شد که با سرعت این واحد امدادی وارد عملیات شد و یک تیم متشکل از خودروی امداد و نجات و ۳ نجاتگر به محل حادثه اعزام شد.
وی افزود: پس از آن تیم دوم نیز متشکل از یک دستگاه پیکاپ و ۴ نیروی امدادی به محل حادثه اعزام و عملیات آغاز گردید.
فرماندار شهرستان دماوند ادامه داد: همزمان با عملیات جستجو توسط عوامل امدادی و قایق و با استفاده از امکانات و تجهیزات موجود با همکاری نیروهای آتش نشانی، اورژانس و کلانتری هماهنگی لازم جهت ارسال ۳کف شکن آب جمعیت هلال احمر شهرستان جهت تخلیه آب صورت گرفت اما به دلیل حجم بالای آب استخر متأسفانه توفیقی در یافتن حادثه دیده صورت نپذیرفت.
وی به نبود نجات غریق در شهرستان اشاره کرد و اظهار داشت: نجات غریق از حیطه وظایف شهرستان خارج است و امکانات آن در اختیار استان می باشد اما با این همه هماهنگی های لازم به وجود آمد و یک تیم غواصی ۴نفره از سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر و ۲تیم پشتیبانی از هلال احمر دماوند به محل اعزام شدند و پس از ساعتها تلاش در ساعت ۳۰/۳ دقیقه بامداد روز شنبه ۲۰اردیبهشت ماه فرد غرق شده پیدا شد.
نماینده عالی دولت در شهرستان دماوند در پایان ضمن ابراز تأسف از این حادثه و تسلیت به بازماندگان تصریح کرد: با توجه به موقعیت خاص منطقه مسئولان استانی نگاه ویژه ای به تکمیل تجهیزات و امکانات جمعیت هلال احمر شهرستان داشته باشند.
پلیس چه گفت؟
سرهنگ «رضا ریوندی» فرمانده انتظامی شهرستان دماوند این خبر را به پایگاه اطلاعرسانی پلیس داد و گفت: متوفی در حالی که سعی داشت رویاییترین لحظات زندگی یک زوج جوان که سوار بر قایق خوشبختی در داخل استخر کشاورزی بودند را ثبت کند، بر لبه استخر کشاورزی رفته و با توجه به لغزندگی لبه استخر کشاورزی به درون آن سقوط کرد. فرمانده انتظامی شهرستان دماوند همچنین توضیح داده است: متاسفانه به علت عدم آشنایی متوفی به فن شنا و تلاشهای انجام شده وی جان خود را از دست داده است. با این حال خواهر مریم تاکید کرد: خواهرم شنا بلد بود و اتفاقا همین برای ما به سوال تبدیل شده که چرا خواهرم نتوانسته خودش را نجات دهد. خانم حسنی همچنین گفت: تاکنون به جز رییس و مالک آتلیهیی که خواهرم برای آن کار میکرد هیچ مقام مسوولی توضیحی به ما نداده است. آقای «ق» به ما گفته ساعت 7:30 این حادثه روی داد و همکار او که در محل بوده سعی کرده است خواهرم را نجات دهد ولی به ناگاه متوجه میشود او تقلا نمیکند و گویی سنگکوب کرده، رهایش میکند. خواهر مریم در این باره تاکید کرد: پزشکی قانونی در گزارش خود تایید کرد مرگ بر اثر ضربه مغزی یا سکته نبوده و صرفا به دلیل ورود آب به مجرای تنفسی رخ داده است.
چرا هیچکس کمک نکرد؟
براساس روایتی که آقای «ق» رییس مریم برای خانواده او بازگفته است روز حادثه عروس و داماد به همراه تیم فیلمبرداری که متشکل از آقای «ق»، مریم (متوفی) و همکارش که یک زن جوان بوده به باغ ویلایی در محدوده جاده وادان – کیلان از توابع شهر آبسرد رفتند.
آقای «ق» گفته است به دلیل آنکه عروس به هنگام فیلمبرداری معذب نباشد او به اتاقی در انتهای باغ رفته است. به غیر از این مرد یک کارگر که نگهبان باغ بوده نیز در محل حضور داشته است. آقای «ق» تعریف کرده است که مدتی بعد از ورود به باغ صدایی هیاهومانند شنیدم که فکر کردم از جایی دیگر است اما بعد متوجه شدم از طرف استخر کشاورزی است. براساس روایتی که این مرد برای خانواده مریم بازگفته وقتی او به کنار استخر کشاورزی رسیده مریم و همکارش در آب افتاده بودند و او از داماد تقاضا کرده که کتش را به او بده تا بتواند دستاویزی برای مریم درست کند اما داماد حاضر به همکاری نشده است. با وجود حضور داماد، آقای «ق» و کارگر باغ که سه مرد بودهاند هیچ کدام چوب یا وسیلهیی برای نجات مریم به کار نگرفتهاند. اما آقای «ق» در پاسخ به سوالی که خانواده مریم از او پرسیدهاند که چرا به آب نزدهیی، گفته است: من وقتی رسیدم مریم زنده نبود و این خودکشی بود و دیگر نجات دادن محسوب نمیشد. در همین حال ساعت وقوع حادثه7:30 اعلام شده است اما پلیس و نیروهای امدادی ساعت 8:30 از واقعه باخبر شدهاند. همچنین گفته شده که آتشنشانی دماوند حدود ساعت 9:30 در محل حاضر شده و در آن زمان هم تاکید کرده تجهیزات غواصی و نجات ندارد. تیم هلال احمر نیز اعلام کرده تجهیزات غواصی ندارد.
خانم حسنی خواهر مریم گفت: به خانواده ما ساعت 9 خبر دادهاند و تا همسرانمان به ما بگویند ساعت 11 شب شده بود. اگر همان زمان حادثه به ما خبرداده بودند ما زودتر از هر تیم دیگری به محل حادثه میرسیدیم.
برای جسد چهار میلیون تومان بدهید
وقتی دو تیم هلال احمر و آتشنشانی حاضر در محل اعلام کردند که توان و تجهیزات غواصی ندارند از آتشنشانی تهران کمک خواسته شد. این خواسته چون از حوزه عملیاتی آنها خارج بود تقاضایی مبنی بر پرداخت چهار میلیون تومان به خانواده مریم اعلام شد. خانواده مریم آن شب برای بیرون کشیدن جسد او که نیاز به یک کپسول هوا بالغ بر 500 هزارتومان و هزینه چهار میلیون تومانی عملیات آتشنشانی تهران بود اقدام کردند تا بالاخره حدود ساعت 11 جمعه شب آتشنشانان تهرانی جسد مریم را بیرون بکشند. تا آن زمان حدود پنج ساعت از زمان حادثه گذشته بود اما با این حال خانواده مریم اجازه دادند از استخوانهای آن مرحوم برای پیوند مغز استخوان استفاده شود.
طی مصاحبه فارس با هادی قاسمی( از اینجا بخوانید) پرداخت شدن 4 میلیون تومان در صورتی بوده است که به صورت شخصی بیایند و پولی بابت این موضوع پرداخت نشده است.
عروس و داماد چه کردند؟
بر اساس روایتی که از این حادثه نقل شده است دو نفر با پلیس تماس گرفتهاند؛ کارگرباغ و رییس آتلیه یا همان آقای «ق». عروس و داماد به محض وقوع حادثه از محل خارج شده و به سوی تپه که به استخر کشاورزی مشرف بوده رفتند و شروع به کمک خواستن کردهاند. با این حال زمانی که نیروهای امدادی و پلیس در محل حاضر شدند خبری از عروس و داماد نبوده و آنها با این توجیه که مهمانها منتظرشان هستند نه کمکی در نجات مریم کردند و نه نیرویی برای کمک به محل آوردند. توضیح آقای «ق» نیز بر این نکته تاکید دارد که داماد وقتی او به محل حادثه رسیده حاضر نشده کت خود را بدهد. این درحالی است که خواهر مریم گفت: این داماد بود که اصرار داشت تصویربرداری در این محل صورت بگیرد.
كاردار باغ چه گفت؟
تيموري مردي ميانسال است. شرط كرد اگر از كاه كوه نميسازيد برايتان بگويم. هم از اول ماجرا ميگفت و هم از آخر ماجرا. بايد دقت ميكردي كه بتواني زمان هر بخش از آنچه ميگفت را جاي خود بگذاري. گفت: همهاش در فاصله دو تماس تلفني اتفاق افتاد. اول عروس به من زنگ زد گفت عمو ميشود ما برويم باغي كه مسوولش شما هستي. بعد هم كه داماد زنگ زد و گفت عمو بدبخت شديم، فيلمبردار افتاد در آب و خفه شد. تيموري در توضيح آنچه روز جمعه 19 ارديبهشتماه روي داد، گفت: من بعدازظهر رفته بودم تا انسولين بزنم. وقتي گيلاوند بودم عروس زنگ زد و گفت ميخواهند با گروه فيلمبرداري به باغ بروند. من هم هماهنگ كردم كه بروند.
اين مرد لاغراندام همچنين افزود: وقتي برگشتم از گيلاوند به مسجد وادان رفتم چون آنجا داشتيم براي عروسي غذا ميپختيم. هنوز مدت زيادي نگذشته بود كه داماد زنگ زد و گفت چه اتفاقي افتاده است. مسوول باغ تاكيد كرد: همين كه ميخواستم به سمت صالحآباد (محل باغ) حركت كنم ديدم ماشين پليس آژيركشان ميآيد. دست گرفتم جلويشان گفتم با من بياييد محل حادثه را ميدانم. به من گفتند تو از كجا ميداني، گفتم برايچه. به گفته تيموري، اول پليس به محل حادثه رسيد و بعد ديگر گروههاي امدادي. تيموري تاكيد دارد وقتي كه او رسيده فيلمبردار فوت شده بود.
تيموري همچنين توضيح داد كه نزد يك روحاني كه بازپرس دادگستري دماوند بوده رفته و درباره اين حادثه توضيح داده است. او تاكيد كرد: ما نه براي اين مراسم و نه براي هيچ مراسم ديگري پولي دريافت نميكنيم. مسوول باغ درباره اينكه چرا به اين باغ مراجعه شده نيز گفت: چون گروه فيلمبرداري قبلا چند بار آمده بودند اصرار كردند كه به اين باغ بيايند. تيموري همچنين تاكيد كرد: گروه امداد ميخواست آب را تخليه كند ولي اين كار چند روزطول كشيد و براي همين همچنان منتظر غواص شدند.
روايت كارگر باغ
كارگر باغ «رحمان» نام دارد. وقتي به همراه آقاي «ق» مسوول آتليه به سمت جنوب باغ دويدند و متوجه شدند كه چه حادثهيي روي داده بدون توجه به اينكه شنا بلد است يا نه خود را به درون آب پرت كرده است. همسر رحمان در اين باره گفت: ميدانستم او شنا بلد نيست. با خودم گفتم من بمانم با دو بچه چه كنم. ديگر نفهميدم چه ميكنم. روي زمين خوابيدم و شالم را انداختم براي رحمان. همسر رحمان نجات دادن شوهر و همكار مريم را اينگونه ادامه داد: وقتي دست رحمان را گرفتم و او توانست به سمت لبه استخر بيايد رحمان هم دست همكار فيلمبردار را گرفت و او را كشيديم بيرون.
استخر کشاورزی با عمق 14 متر
با گذشت پنج روز از زمان حادثه و در حالی که خانواده مریم پرسشهای بیپاسخ بسیاری دارند اما هنوز هیچ تحقیقی درباره چگونگی وقوع حادثه انجام نگرفته است. فیلم عروسی که میتوانست آخرین لحظات سالم بودن مریم را نمایش دهد و از ابهامها بکاهد توسط ماموران به آقای «ق» تحویل داده شده است. استخر کشاورزیی که محل وقوع حادثه است تقریبا دریاچهیی است که کاربری غیر از شنا دارد و از جنس پلاستیک و به صورت محدب ساخته شده است. عمق این استخر کشاورزی بنا به گزارش امدادگران 14 متر است ولی در گزارشی که پایگاه اطلاعرسانی پلیس آن را منتشر کرده عمق آن 11 متر اعلام شده است. ساخت استخر کشاورزی به گونهیی است که حدود 50 تا 70 سانتیمتر ارتفاع از سطح زمین دارد. مریم مدتی قبل پدرش را از دست داده بود. او دختر چهارم خانوادهاش بود و بقیه اعضای خانواده را نیز خواهرانش تشکیل میدادند. حال خواهران و همسران آنها در حالی که روز شنبه را به خاکسپاری او گذراندند و درگیر مراسم سوگواری بودند امروز برای طرح شکایت در جهت بررسی این ماجرا اقدام میکنند. سرهنگ ریوندی، فرمانده پلیس شهرستان دماوند نیز تاکید کرد که باید پرونده را مطالعه کند تا جزییاتی از این حادثه بدهد.
در همين حال خانم حسني، خواهر مريم تاكيد كرد: هنوز گزارش پزشكي قانوني و علت مرگ اعلام نشده است و برهمين اساس آنچه در گزارش قبلي روزنامه اشاره شده بود كه علت خفگي ناشي از ورود آب به ريه است نميتواند مقرون به صحت باشد.
جمعه گذشته، 19 ارديبهشتماه، حدود ساعت 7 و 30 دقيقه بعدازظهر «مريم»، حين فيلمبرداري از يك عروس و داماد در باغي كه به پيشنهاد آنها به آنجا رفته بودند به داخل آب استخر كشاورزي از جنس پلاستيك افتاد و غرق شد. بعد از وقوع حادثه حدود ساعت 8:30 به پليس و نيروهاي امدادي گزارش شد. آتشنشاني و هلالاحمر منطقه هيچكدام تجهيزات غواصي براي بيرون كشيدن جسد مريم نداشتهاند و در نهايت از تهران تيمي اعزام ميشود. براساس شنيدههاي خبرنگار ما از خانواده مريم و ساير حاضران در محل بعد از نيمهشب و حدود بامداد جسد اين دختر 32 ساله از آب بيرون كشيده شده است.
خانواده مريم روز شنبه گذشته مراسم خاكسپاري او را بعد از اجازه استفاده از استخوانهاي او براي پيوند مغز استخوان به جا آوردند. اينك خانواده مريم پرسشهاي بسياري دارند كه حادثه دقيقا چه ساعتي روي داده و چرا هيچكس نتوانسته به مريم كمك كند؟ همچنين مهمترين سوال اين است كه چه زماني به پليس و نيروهاي امدادي خبر داده شده و چه زماني آنها در محل حضور يافتهاند.
با اين حال به نظر ميرسد مسوولان بايد تحقيق درباره اين حادثه را براي شفاف شدن چگونگي وقوع آن در دستور كار خود قرار دهند تا دستكم نقاط مبهم اين ماجرا مشخص شود. تازهترين بررسي ها حكايت از آن دارد كه در روز حادثه علاوه بر مريم و همكارش خانم «ر» و آقاي «ق» كه مسوول آتليه بوده يك مرد ديگر از همكاران فيلمبرداري هم به نام «مهدي» حضور داشته است.
خواهر مريم همچنان در جستوجوي پاسخ سوالهايش
خانم حسني، خواهر مريم همچنان در جستوجوي پاسخ سوالهايش درباره چگونگي وقوع حادثه و سپس مرگ خواهرش است. او گفت: بعد از ساعت 12 ظهر روز چهارشنبه بالاخره توانستيم با خانمي كه همكار مريم بوده صحبت كنيم. او برايم تعريف كرد كه ما پشت سر هم بوديم. جلوتر مريم بود و همكارش يك قدمي عقبتر. بنا به گفته همكار مريم، پيشنهاد گروه فيلمبرداري باغ «هشت بهشت» در نزديكي گيلاوند بوده ولي داماد اصرار داشته كه براي اين فيلمبرداري به اين باغ بيايند. خواهر مريم در توضيح آنچه از همكارمريم شنيده بود، افزود: اين خانم به من گفت كه اصلا محل استخر جاي بالاتري نبود.
يك آن شنيدم كه به من گفت مرا بگير دارم ميافتم. بعد هر دو همزمان به داخل آب افتادهاند. خانم حسني آنچه از لحظات حادثه شنيده بود را اينگونه ادامه داد: همكار مريم برايم تعريف كرد كه هر دو زير آب رفتهاند و همزمان بالا آمدهاند. به هم نگاه كردهاند و بعد مريم زير آب رفته و ديگر بالا نيامده است. خواهر مريم به تاكيد افزود: من همچنان براي اين سوالم پاسخي نيافتهام كه خواهرم شنا بلد بود و چگونه ممكن است كه نتوانسته باشد خود را از آب بيرون بكشد؟