اصلاح‌طلبان به جان یکدیگر افتادند/ روزنامه اصلاح‌طلب: منافقانه دم زدند «لاریجانی بر عارف ارجح است»

آفتاب یزد: کرباسچی، عبدی و زیباکلام منافق‌انددر انتخابات اخیر ریاست مجلس، اصلاح‌طلبان بیش از هر چیز چوب زیاده‌خواهی و تحلیل‌های غیرواقعی خود را خوردند، آنان که تا قبل از انتخابات، آرزوی بازگشت به حاکمیت را در سر می‌پروراندند به‌واسطه موارد مذکور و توهم بالا، سطح و وزن خود را در قامت ریاست مجلس تصور کردند و در نتیجه عارف «بازنده انتخابات با نسبت بسیار زیاد» گردید.

به گزارش پایگاه خبری تارود، پس از مدت‌ها بحث پیرامون ریاست مجلس، نهایتاً انتخابات ریاست موقت مجلس با پیروزی علی لاریجانی به پایان رسید و در مجموع نیز سه چهارم اعضای هیئت‌رئیسه موقت به فراکسیون ولایت اختصاص یافت؛ در همین رابطه اصلاح‌طلبان که پیش از انتخابات مجلس دچار تشتت آرای جدی در خصوص گزینهٔ ریاست بودند پس از شکست در انتخابات و رو شدن مشت خالی‌شان، هر چه بیشتر اختلافات خود را به معرض نمایش گذاشته‌اند.
دراین‌بین، شماری از آن‌ها که با کاندیداتوری عارف برای ریاست مخالف بودند اینک و با مشخص شدن نتایج انتخابات، معتقدند که برنامهٔ اصلی اصلاح‌طلبان برای انتخابات اخیر مجلس، حذف منتقدین دولت و اصلاحات بود و لذا ورود ایشان در کارزار ریاست مجلس یک تصمیم عجیب بوده است، در این خصوص کرباسچی در مصاحبه با اعتماد اظهار داشته:” از زمان آغاز فعالیت‌های انتخاباتی، هدف اصلاح‌طلبان برای حضور در مجلس دهم، حذف نیروهای افراطی بود… این هدف و مقصود اصلی جریان اصلاحات بود و خوشبختانه بیش از دو سوم نمایندگان تغییر کردند. قراری بر این مبنا شکل نگرفت که ریاست مجلس نیز از آن اصلاح‌طلبان شود. چراکه این مسئله داخلی مجلس و تحت تأثیر عوامل متعددی است…نگاه اصلاح‌طلبان به مجلس دهم، نگاه حداقلی بود. اینکه چگونه موضوع ریاست به سرمان زد واقعاً جای تعجب دارد.”

کرباسچی همچنین کاندیداتوری عارف را از اساس اشتباه می‌داند و می‌گوید: “در اردوگاه اصلاحات دوستان ما با وزن‌کشی اشتباه بزرگی را رقم زدند. باید در این میان کسی به‌عنوان کاندیدای ریاست مطرح می‌شد که یا باشخصیت کاریزماتیک خود بتواند نیروهای مختلف را به دور خود جمع کند یا ازعوامل و عناوین کم‌هزینه‌تری برای رای‌آوری استفاده می‌کرد. کاری که شاید بتوان گفت از مسعود پزشکیان و حتی علی مطهری به‌خوبی برمی‌آمد.”[1]

همچنین صادق زیباکلام که بعد از مشخص شدن نتیجه دور اول انتخابات، اصلاح‌طلبان را از رقابت با لاریجانی بر حذر می‌داشت و حتی در صورت رأی آوری صلاح کار را در ریاست عارف نمی‌دید همسو با کرباسچی در روزنامهٔ آرمان می‌نویسد: نتیجه انتخابات هیئت‌رئیسه شگفتی نداشت، حتی اگر عارف کمتر از ۱۰۰ رأی به دست می‌آورد، باز هم انتظار آن وجود داشت و این تعداد رأی بیش از آنچه بود که انتظار می‌رفت.”[2]

از سوی دیگر، بعضی از اصلاح‌طلبان که به روحیه جنجال آفرینی و تنش زایی نمایندگان اصلاح طلب واقف هستند، این عامل را در روی‌گردان شدن اصلاح‌طلبان از عارف مؤثر دانسته‌اند و اشاره‌کرده‌اند که بعضی نمایندگان اصلاح طلب از ترس اینکه مجلس از بیرون هدایت شود و آن‌ها هیچ محلی از اعراب در تصمیمات مجلس نداشته باشند به لاریجانی رأی داده‌اند؛ در این خصوص، رحیمی، منتخب اصلاح طلب مردم تربت‌جام، تایباد و باخزر در کانال تلگرامی خود می‌نویسد: ” برخی نمایندگان از مسائل و چالش‌های مجلس ششم، دلهره داشتند برخی اصلاح‌طلبان بیرون مجلس هم طبق معمول که خود را صاحب‌نظرتر از همه می‌دانند، شب تا صبح نظریه می‌دهند حتی برای مجلس دهم با وجود و حضور یک‌صد و یازده دکترای تخصصی و صاحب‌نظر، راهکار نشان می‌دادند و با بیان برخی مواضع رادیکال و غیراصولی و غیر لازم به این احساس نمایندگان شدت بخشیدند که ممکن است با پیروزی دکتر عارف، بیرون مجلس تصمیم بگیرد نه داخل…طبیعی بود انتخاب با احتیاط و محافظه‌کاری باشد.

در رأی دیروز عقلانیت و میانه‌روی برنده شد عقلانیتی که نمی‌خواست آرامش مجلس حتی به‌صورت احتمالی، زایل شود. زمزمه می‌شد انتخاب دکتر عارف به چالش با رادیکال‌ها ممکن است بیانجامد همین امکان ضعیف، ترس ایجاد کرد و ترس باعث محافظه‌کاری شد”

علاوه بر موارد مذکور، اصلاح‌طلبان فهمیده‌اند که چاهی که برای دیگران کندند بلای جان خودشان شده است، آن‌ها بعد از مشخص شدن نتایج آرا در دور اول انتخابات، ادعای غیرواقعی پیروزی در انتخابات را به‌صورت گسترده پر و بال دادند تا تحت تأثیر این فضا بتوانند خواسته‌های حریف را تقلیل داده و رأی مستقلین را از آن خود کنند اما به ناگاه این قدر بر تنور این کوره دمیدند که خودشان هم باورشان شد که پیروز انتخابات شده‌اند و حتی بازخورد این فضا از سوی طرفداران جبههٔ اصلاحات ایشان را بیش‌ازپیش به خود مغرور ساخت و در نهایت این خود کرده، آن‌ها را وادار به ادامه رقابت در کارزاری نابرابر نمود.

در این رابطه ساسان آقایی در روزنامهٔ اعتماد می‌نویسد:” آنچه اکنون احساس شکست خرداد ماهی را جایگزین احساس پیروزی اسفندماهی می‌کند، به «خوانش نادرست سیاست» بازمی‌گردد که ریشه در «گرداب رمانتیسم سیاسی» دارد. در خلال تلاش گسترده هواداران شرکت در انتخابات برای مجاب ساختن مردم به آمدن پای صندوق‌های رأی، به مرور آن «پاسخ موجود» به اتوپیایی ناممکن قلب واقعیت شد که پیروزی سنگین لیست «امید» در تهران نیز به این امر شدت بخشید…فضای مجازی همچنان که نقشی جدی در پیروزی لیست امید ایفا کرد، به قوام یافتن این دوگانه‌های ساختگی نیز عمق بخشید…آن هنگام هم که لیست امید در تهران به شکلی تکرارناشدنی به پیروزی دست یافت…این رمانتیسم اوج گرفت و بر بستر گزاره‌هایی مانند «ما بردیم» مطالبه‌های تازه‌ای شکل گرفتند. هیجان سیاسی در شبکه‌های اجتماعی، البته از سوی هیچ حکومت و دولت و جریانی قابل کنترل نیستند و انتظار هم نمی‌رود که اصلاح‌طلبان بتوانند پاسخگوی رفتار گاه هیستریک هواداران شرکت در انتخابات در فضاهای مجازی باشند اما آفت این هیجان سیاسی همه‌گیر همین است که بر تصمیم‌گیری‌های کارگزاران سپهر سیاست نیز اثر بگذارد. ترجمان آن هیجان همه‌گیر سیاسی در هفتم اسفند این شد که اصلاح‌طلبان خود را در قامت «اکثریت» خبرگان و پارلمان یافتند و جامه ریاست و کیاست را بر تن کردند. محدودیت‌ها واقعیت‌های فهرست امید، ائتلاف پیروز در انتخابات البته با این نقش تازه پارادوکسیکال بود.”[3]

اما در این میان فعالان آرمان گرای اصلاحات که نمی‌خواهند عمق شکست انتخابات ریاست مجلس را درک کنند علت شکست اصلاحات را، نظر متفاوت دسته‌ای از تحلیل گران و صاحب‌نظران اصلاح طلب در پیش از انتخابات ریاست مجلس عنوان می‌کنند و به شدت به این دسته می‌تازند که این موضوع در نوع خود کم نظیر به نظر می‌رسد.

در این مورد، سید علیرضا کریمی، سردبیر روزنامه آفتاب‌یزد در سرمقاله این روزنامه نوشته است: “شاید که نه حتماً اکنون غلامحسین کرباسچی از این که علی لاریجانی رئیس مجلس شده از حمید رسایی خوشحال‌تر و راضی‌تر است. سِرّ رئیس نشدن محمدرضا عارف نیز همین گزارش چند کلمه‌ای است… به نظر می‌رسد در نتایج دیروز هیئت‌رئیسه اصولگرایان در بهترین حالت ممکن فقط 30 درصد نقش داشتند و 70 درصد ماجرا برمی‌گشت به درون جبهه اصلاحات. قطعاً اگر عده‌ای از اصلاح‌طلبان خارج از مجلس منافقانه مدام دم نمی‌زدند که «لاریجانی بر عارف ارجح است» ْآن نمایندگانی که با بلیت اصلاح‌طلبی وارد مجلس شدند فکر خیانت به سرشان نمی‌زد که عکس خود را با عارف بگیرند و روی برگه رای‌شان نام لاریجانی را بنویسند”[4]

در کنار همهٔ دلایلی که اصلاح‌طلبان با عصبانیت از شکست اخیر ابراز می‌کنند بعضی از اصلاح‌طلبان نیز با کمال اعتماد به نفس و با توسل به توجیهات دهن پر کن از اقدام اخیر دفاع کرده و آن را شکست تلقی نمی‌کنند و مثلاً کاندیداتوری عارف را در راستای نمایان ساختن وزن وزین اصلاح‌طلبان مجلس توجیه می‌کنند.

در این رابطه سیاوش خوشدل، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز می‌نویسد ” من نمی‌فهمم دوستان اصلاح­طلب چرا از حضور عارف انتقاد می‌کنند. این یک اعلام حضور ساده بود. به قول عارف او به وظیفه‌اش عمل کرد. اوظیفه داشت اعلام کند جریان اصلاحات در مجلس دهم، وزن مهمی دارد. لاریجانی هم آن‌قدر پخته هست که با این اعلام حضور، به مخالفان دولت نپیوندد. البته اگر آن‌ها زیر سایهٔ لاریجانی بیایند، چه بدی دارد؟ مگر ما جز این انتظار داریم که میدان دار جریان‌های سیاسی افرادی باشند که بتوانند از تنش‌ها بکاهند؟”[5] اما در نقد این سخن باید گفت که عدم کاندیداتوری عارف می‌توانست با توجه به تبلیغات رسانه‌های اصلاح طلب تصویر پررنگ‌تری از وزن نمایندگان اصلاح طلب و اعتدالی مجلس را به نمایش بگذارد همچنین نشان دادن وزن اصلاح‌طلبان مجلس با کاندیداتوری برای نایب رئیسی مجلس امکان پذیر بود.

به نظر می‌رسد در انتخابات اخیر اصلاح‌طلبان بیش از هر چیز چوب زیاده‌خواهی و نیز اظهارات و تحلیل‌های غیرواقعی خود را خوردند؛ اصلاح‌طلبان که تا قبل از انتخابات، آرزوی بازگشت به حاکمیت و نظام را در سر می‌پروراندند به‌واسطه موارد مذکور، به اشتباه و با توهم بسیار، خود را در حد و اندازه ریاست مجلس تصور کردند و حتی در روزهای منتهی به انتخابات هئیت رئیسه و پس از علم به شکست قطعی در انتخابات ریاست مجلس، حاضر به انصراف از رقابت نشدند و در نتیجه عارف بازنده انتخابات با نسبت بسیار زیاد گردید.

منبع: مشرق نیوز

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا