امام جمعه رودهن: در دو هزار سخنرانی بنیصدر، یک “بسم الله” نیامده است/ اگر در گفته کسی، چراغ سبز به آمریکا بود، او نفوذی دشمن است
امام جمعه رودهن گفت: مسلمان، خداوند را بیشتر از هر چیز دیگر دوست دارد و این دوست داشتن در کنار نام نیک بردن از پیامبر، از وظایف مسلمانان است.
به گزارش پایگاه خبری تارود دماوند، حجتالاسلاموالمسلمین محمدرضا مدیح ظهر امروز در خطبههای عبادی سیاسی نماز جمعه رودهن ضمن بزرگ شمردن یاد و خاطره شهدای بخش رودهن، اظهار کرد: ما به عنوان بنده خدا، مسئولیتهای متفاوتی داریم که مهمترین مسئولیت ما، مسئولیت در برابر خداوند متعال است که بنابر آیات قرآن به چند دسته تقسیم میشود که اولین مسئولیت ما در برابر خدا، خداشناسی و دومین مسئولیت ایمان به خدا و اعتماد به خدا و باور کردن خداوند متعال، سومین مسئولیت ما پرستش و عبودیت خداوند سبحان است و پرستش و عبودیت مخصوص اوست.
وی افزود: نیکو خواندن خداوند، چهارمین مسئولیت ما در برابر خداوند متعال است و بنابر فرموده قرآن، اسماء خداوند، نیکو است و ما وظیفه داریم که اسماء الهی را به نیکی ببریم و در علماء دین رسم بود که هر وقت خدا میگفتند، یک لقبی هم در کنار آن همچون خدای سبحان، خدای رحمن، خدای عزوجل و… را ذکر میکردند و پیامبر نیز در احادیث خود، در کنار نام خدا، از القاب جلاله پرودگار را نیز ذکر میکنند.
مدیح با اشاره به اینکه خداوند متعال را با یک هزار نام در دعای جوشن کبیر میخوانیم، تصریح کرد: در کلام علما و احادیث، نام خداوند با احترام ذکر شده است و قرآن نیز این مسئولیت را بر عهده ما گذاشته است که باید، خداوند متعال را نیکو بخوانیم که همین موضوع در کلام و نوشتههای امام خمینی (ره) نیز مشاهده میشود.
امام جمعه رودهن با اشاره به اینکه، فردی با بررسی متوجه شده بود که بنی صدر در دو هزار سخنرانی و مصاحبه کرد و یک “بسم الله” هم نگفته بود، خاطرنشان کرد: بنی صدر، تربیت شده دانشگاه سوربن فرانسه بود و نیاوردن نام خدا توسط این فرد و خیانتهای بعدیش، خود قابل توجه است.
وی با اشاره به اینکه محبت الهی و دوست داشتن خدا، دیگر مسئولیت ما در برابر خداوند متعال است، تاکید کرد: آن کسی که دم از خدا میزند، محبتش نسبت به خدا، شدید و شدیدتر است و انسان مسلمان، همه دوست داشتنیها را دوست میدارد و بالاتر از همه آنها، خدا را دوست دارد و ما قرآن، پیامبر و امامان را دوست داریم؛ اما خدا را بیشتر از همه چیز بیشتر دوست داریم و این راهنمایی قرآن است.
مدیح با اشاره به اینکه در قرآن کریم آمده است که نباید کسی را بیشتر از خدا دوست داشت، تاکید کرد: در سوره توبه آمده است که ” قُلْ إِنْ کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ ” که جامعه اسلامی و خانواده مسلمان و انسان مسلمان، اول باید خدای خود را دوست بدارد و در زیرمجموعه او، هز کس در راستای محبت اوست، به اندازه خودش، دوست داشته باشد و اگر خدا را بیشتر دوست نداشته باشید، آماده عذاب باشید.
امام جمعه رودهن با اشاره به حدیثی از امام صادق (ع)، توضیح داد: انسان مومن طعم ایمان را نمیچشد، مگر اینکه خدای خود را از جان خود، پدر و مادر و فرزند خود و همه عالم، بیشتر از خود دوست داشته باشد و در حالی که ما حتی خدا را در زندگی خود شریک نمیکنیم و تنها در مواقع گرفتاری به سمت پروردگار عزوجل میرویم.
وی با اشاره به سالگرد آزادسازی سوسنگرد، توضیح داد: مسئولیت آزادسازی سوسنگرد از طرف امام به مقام معظم رهبری سپرده شده بود که امروز نیز، این فرمانده، کلمه نفوذ دشمن را تاکید کرده است که آن روزها که ضعیفتر بودیم، از راه جنگ داخلی و خارجی، نتوانستند و امروز هم از راه تحریم و جنگ روانی ناامید شدند و به دنبال خراب کردن انقلاب از دورن است تا انسانهای نفوذی از خارج تربیت کند و به داخل بفرستد تا انقلاب اسلامی را داخل بپوساند و در گفتههای دیگر اگر کسی را دیدید چراغ سبز به آمریکا نشان میدهد، بدانید آن نفوذی دشمن است.
مدیح با اشاره به سالروز ورود اهل بیت به شام، گفت: در حدیثی از امام سجاد (ع)، هفت مصیبت بر اهل بیت در شام وارد شد که ساعتها، اهل بیت را پشت دروازه شام نگه داشتند که این دروازه به دروازه ساعات تغییر نام داد که این حدیث در مصیب جانکاه شام را از زیان امام سجاد (ع)، بیان میکند.
در این حدیث آمده است:
1-در این روز، ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرهای برهنه و استوار کردن نیزه ها احاطه کردند و بر ما حمله می کردند و کعب نیزه به ما می زدند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می زدند.
2- سرهای شهدا را در میان هودجهای زنهای ما قرار دادند، سر پدرم و سر عمویم عباس را در برابر چشم عمههایم زینب و امکلثوم(علیهمالسلام) نگه داشتند، و سر برادرم علی اکبر و پسرعمویم قاسم را در برابر چشم سکینه و فاطمه (خواهرانم) می آوردند و با سرها بازی می کردند، و گاهی سرها به زمین می افتاد و زیر سم ستوران قرار میگرفت.
3- زنهای شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامهام افتاد، چون دستهایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم، عمامه ام سوخت، و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید.
4- از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز، ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند: ای مردم بکشید اینها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند.
5- ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را از در خانه ی یهود و نصاری عبور دادند و به آنها می گفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را در خیبر و خندق و … کشتند و خانههای آنها را ویران ساختند، امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید…
6- ما را به بازار برده فروشان برده و خواستند بجای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آنها مقدور نساخت.
7- ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت، روزها را از گرما و شبها از سرما آرامش نداشتیم و ما را در گرسنگی و تشنگی قرار داده بودند.
انتهای پیام/