انتشار تصاویر توزیع سبد کالا، تحقیر یا گوشزد!

نابسامانی هایی که در توزیع سبد کالا و به سبب آن درگیری هایی که ایجاد می شود تحقیر عظمت این ملت نیست، بلکه گوشزدی برای دولتمردان و نمایندگان مجلس است.

به گزارش تارود چند روزی است که در رسانه های مجازی و روزنامه ها تصاویر مختلفی از وضعیت نابسامان صف های توزیع سبد کالا منتشر می شود که گهگاه شاهد تصاویر درگیری بین دو شهروند ایرانی نیز هستیم.

زمانی که ماشینی جوش می آورد، هیچگاه به حرکت خود ادامه نمی دهد، بلکه در گوشه ای ایستاده و موتور آن نیز به آرامی کار می کند تا دوباره شرایط آن به حالت تعادل بازگردد. شاید عصبانی شدن را نیز بتوان همانند جوش آوردن موتور ماشین برشمرد که زمانی که آدمی را فرا می گیرد به قول حدیثی از مولای متقیان امام علی(ع)، عيب ها را آشكار، بدى ها را نزديك و خوبى ها را دور مى كند.

ملت مسلمان ما نیز بر احادیث و توصیه های دینی که در قرآن  و کلام ائمه در مورد فروبردن خشم از جمله آن حدیث زیبا که “انسان هيچ جرعه اى ننوشيد كه نزد خدا از جرعه خشمى كه براى رضاى خدا فرو خورد بهتر باشد” واقفند و همواره سعی در انجام آن دارند. ملت بزرگ ایران که خشم انقلابی خود را در دوران پیروزی انقلاب و دوران جنگ تحمیلی علیه دشمنان اسلام نشان دادند، همواره شایسته ستایش و بزرگداشت هستند و با چند تصویری که ناشی از غلبه خشم بر آنان است نباید عظمت آن ها را زیر سوال برد.

فرو بردن خشم آن هم زمانی که برای رضای خدا باشد شیطان را خلع سلاح می کند چرا که بنا بر احادیث اسلامی برای شیطان سپاهی قویتر از زنان فاسد و غضب نیست، ولیکن زمانی که انسانی خشمگین است اطرافیان نیز وظایفی دارند تا اگر غضب و روح شیطانی بر انسان غلبه کرد با رفتار نرم طرف مقابل همانند ائمه بخصوص امام موسی کاظم(ع) و پیامبر بزرگ اسلام از انجام عملی که منجر به پشیمانی بعدی گردد، دور سازند.

گذشته از ارشاد اخلاقی مردم که وظیفه هر مسلمانی در امر به معروف برای برادر دینی خود است، علمای دینی حکومت اسلامی و مسئولین حکومت که ادای این فریضه وظیفه سنگین تری دارند، اما عقل، دانش، تدبیر و شعور حکم می کند شرایط و زمینه را برای انسانی که پتانسیل خشمگین شدن را دارد فراهم نکنیم و فضا را به سمت  آرامش و امید سوق دهیم.

امروز در شرایطی که مردم ایران اسلامی هم از لحاظ درآمد و هم هزینه با تورم حدود 40 درصد در فشار شدید روانی هستند و هر یک در خانه هایشان با مشکلات عدیده اقتصادی و بیکاری خود یا فرزندان و هزینه های بالای درمان و هزینه های بالای خرج های ضروری روبرو هستند، شنیدن خبر ایست قلبی چند شهروند از پیامک خبر عدم تعلق چند قلم جنس وارداتی که مجموعا 80 هزار تومان هم برای یک خانوار مثلا 6 نفره نمی شود، دور از انتظار نیست.

زمانی که در اوج فشارهای روانی که با استرس تعلق یا عدم تعلق یک سبد بی ارزش از کالا میزان آن افزوده شده است، مردم با عزت ایران را بر کف خیابان های سرد در صف های طولانی معطل کردن نتیجه ای جز از کوره در رفتن عده ای که در این صف ها به ده ها مشکل خود فکر می کنند و سرما نیرو را از بدن آن ها گرفته است دور از انتظار نیست و آن کسانی اخلاق اسلامی را رعایت نکرده اند که زمینه را برای ایجاد این عصبانیت مهیا نموده اند.

آیا همین ملت بزرگ نبوده اند که در دوران جنگ و یا زمانی که گروهی دیگر از هموطنان دچار سوانح طبیعی شده اند بارها از زندگی حداقلی خود بخشی را برای کمک به همنوعانشان بخشیدند؟ مگر همین ملت شریف ایران نبودند که در جبهه های نبرد خون جگرهایشان را اهداء کردند؟ پس امروز در اوج فشارهای اقتصادی آیا شایسته نبود تنها با اندکی تدبیر و تنها مقدار اندکی تدبیر و تنها اندکی بسیار کم تدبیر آرامش روانی آن ها را بهم نمی زدید تا شاهد این صحنه ها نبودیم.

امروز باز هم باید دست به دامن ملت شویم و آن ها را توصیه به صبر و بردباری کنیم، صبری نه در صف های سرد و طولانی که اصلا در شان ملت بزرگ ایران نیست، صبر در برابر اشتباهات مسئولینی که مردم یا ولی نعمتشان را قدر نمی دانند و انتشار این تصاویر تنها گوشزدی برای مسئولین است تا شاید کمی سرمای هوا و فشار روانی مسائل اقتصادی را در لابلای حقوق های میلیونی و ماشین های پلاک قرمز درک کنند.